نویسنده: سپیده اشرفی
تکانههای بحران کرونا به همه جا کشیده شده است؛ از قیمت نفت آمریکا که برای مدتی اندک منفی شد تا کسب و کارهایی که یکی یکی تعطیل شدند، حتی برخی کافهها برای جلوگیری از تعطیلی خود ناچار به روی آوردن به «نسیه معکوس» شدند و با عضو شدن در سایتهای مربوطه دست کمک از مخاطبانشان گرفتند. زنان در این میان با توجه به مشکلاتی که پیش از این بحران نیز با آن روبهرو بودهاند، با مشکلات متفاوتتری مواجه شدند. برخی از مشاغل خانگی به کلی تعطیل و برخی دیگر با رکود مواجه شد. اگر از بخش تشدید خشونت خانگی و افزایش بار وظایف زنان در بحران کرونا بگذریم، موضوع زنان در اقتصاد این بار هم اهمیت خود را در این بحران نشان داد. کشورهایی همچون نیوزیلند و آلمان – که صدر اعظم و نخست وزیرشان زن بودند – موفقیت بیشتری در مدیریت بحران کرونا داشتند. دکتر فاطمه پاسبان، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی در این رابطه معتقد است که اگر زنان را قبل از چنین بحرانی توانمند میکردیم، شاید با مشکلات کمتری مواجه میشدیم. این مدرس دانشگاه میگوید که هند با وجود تمام تبعیضها و خشونتهایی که علیه زنان دارد در توانمند سازی این قشر موفقتر بوده است. او در این گفتوگو از دلیل تأثیرگذاری زنان در توسعه اقتصادی میگوید و راهکارهایی هم برای گذر از بحران کرونا با استفاده از نقش زنان ارایه میکند.
شما اخیراً مطلبی درباره شکاف جنسیتی و توسعه اقتصادی در شبکههای اجتماعی منتشر کردید. در آن مطلب گفته بودید که برابری جنسیتی میتواند برای همه مفید باشد. به نظرتان چقدر این برابری جنسیتی و افزایش مشارکت زنان میتواند روی توسعه اقتصادی موثر باشد؟
واقعیت این است که توانمند سازی مرد و زن ندارد. در هر جامعهای نیروی انسانی باید توانمند باشد. توسعه زمانی اتفاق میافتد که انسانهای توسعه یافته داشته باشیم. شرایط توانمند سازی هم باید از کودکی تا بزرگی فراهم شود. زنان نیمی از جمعیت جهان هستند و اینکه به دلایل مختلف که سابقه تاریخی هم دارد، حضور زنان در مباحث مربوط به کار و اجتماع ضعیف است بحثی است که همیشه بوده و باید تلاش کرد با توانمند کردن آنها به عنوان نیمی از جمعیت، زمینه مشارکت آنها در توسعه فراهم شود. در این صورت است که میتوانیم خانواده فعال و بهرهور داشته باشیم. فراموش نکنیم که مدیریت خانه و تربیت فرزندان هم با زنان است. در این صورت زنی که توانمندتر باشد میتواند فرزندان بهتری را تربیت کند. در عین حال وقتی در جامعه قرار میگیرد با کارهای داوطلبانه یا حتی شغلی که بر عهده دارد، میتواند در جامعه حضور داشته و بار توسعه را به دوش بکشد.
از برخی خبرها این طور برمیآید که در کشورهایی مثل نیوزیلند و آلمان که زنان بخشی از مدیریت و فعالیتهای ارشد جامعه را به عهده دارند، وضعیت مدیریت بحران کرونا بهتر بوده است. شما با این تحلیل موافق هستید؟
اطلاعاتی که منتشر شده نشان میدهد در کشورهایی که بیشتر مدیرانشان زن هستند، توانستهاند موفقیت بیشتری در مدیریت و کنترل شیوع ویروس کرونا داشته باشند اما اینکه چقدر این گزاره میتواند علمی باشد و تحقیقی پشت آن باشد، مشخص نیست. در هر حال واقعیتهای موجود در جامعه این مسأله را تأیید میکند و شاید دلیلش این باشد که زنان توجه و نگاه جدیتری به مسأله مراقبت دارند. حس مادری که در درون زنان است شاید به مدد آنها میآید تا در پیشگیری و مراقبت موفقتر باشند. همین مسأله در مدیریت به کمک زنان میآید و آنها را نسبت به مردان به موفقیت بیشتری میرساند. روحیه زنان توجه بیشتر به جزییات است و شاید به این دلیل است که در مدیریت چنین بحرانی میتوانند موفقتر عمل کنند. این مسأله بیشتر از اینکه یک قیاس میان زن و مرد باشد به روحیات زنان و دقیق بودن در مراقبت کردن برمیگردد. شاید شرایط محیطی و اجتماعی هم در این مساله مؤثر باشد. در کشورهای اروپایی که سابقه حضور زنان را بیشتر در خود دارند و از نظر اجتماعی در شرایط مطلوبتری نسبت به دیگر کشورها هستند، این مسأله به وضوح دیده میشود.
در بحث قبلی که درباره توسعه اقتصادی و زنان داشتیم، کدام کشور را میتوان نام برد که شرایطی مثل ما داشته اما با توانمندسازی زنان موفق شده تا بیشتر از قبل به سمت توسعه اقتصادی حرکت کند؟
بله؛ بسیاری از کشورهای شرق آسیا وضعیتی شبیه به ما داشتند، حتی کشورهای در حال توسعهای هستند که شاید روزگاری وضعیت بدتری نسبت به ما که یک کشور نفتی هستیم دارند؛ اما وضعیت آنها در حوزه توانمندسازی زنان از ما جلوتر است.
مثل کدام کشورها؟
مثل هند، مالزی و…
با وجود اینکه بحثهای زیادی درباره حقوق زنان و خشونت در هند مطرح میشود…
بله، شاید حقوق زنان چندان وضعیت مناسبی در هند نداشته باشد اما در هر حال روی مسأله توانمند سازی زنان کار کردهاند. به خصوص در حوزه کشاورزی و روستایی بیشتر روی توانمند سازی زنان کار کردهاند. برنامههای بسیاری داشتهاند و موفق هم بودهاند. شاید در نگاه شهری تبعیضهایی نسبت به کشور ما داشته باشند اما در برنامههایی که برای توانمند کردن زنان روستایی و فعال در حوزه کشاورزی به منظور شدت بخشیدن به توسعه بخش کشاورزی داشتهاند بسیار از ما موفقتر بودهاند.
شاید تصور عامه این باشد که برخی مشاغل به دلیل مجازی بودن و یا فروش مجازی چندان در روزگار کرونا با مشکل روبهرو نشدهاند، اما برخی آمارها نشان از جدی بودن مشکلات اشتغال زنان در همین زمان اندک دارد. ارزیابی شما از وضعیت اشتغال زنان در بحران کرونا چیست؟ آیا سبک کار کردن زنان تغییر کرده و یا به طور کلی اشتغال زنان دچار مشکل شده است؟
بیشتر زنان ما در شهر و روستا که کسب و کار کوچک مقیاس دارند- غیر از آنهایی که کسب و کار بزرگ و توانمندی دارند- عموماً با مشکل مواجه شدهاند، به خصوص زنانی که مشاغل خانگی دارند و خودشان کارشان را میگردانند در چنین شرایطی دچار رکود یا ضرر شدهاند. این زنان نیاز به حمایت دارند. بازار آنها بیشتر بازارهایی بوده که نیاز به مراجعه حضوری مردم داشته و حالا با مشکل مواجه شدهاند.
البته بسیاریشان بیمه هم نیستند و بخشی از تسهیلات مربوط به کرونا شامل حال آنها نمیشود…
بله؛ کار آنها بیشتر در بازارچههای محلی عرضه میشده که در این مدت تعطیل بودهاند. طبیعی است که در فروش آنها تأثیرگذار است. بیشتر مردم در این مدت درآمدشان کم شده و شاید از این تولیدات زنان که بیشتر هنری و جنبه غیر ضروری داشته کمتر استفاده کنند که باز هم روی فروش آنها تأثیر میگذارد. الگوی مصرف مردم به سمت موارد بهداشتی رفته و ناچار به هزینه در این حوزه هستند. طبیعی است که ادامه کار آنها نیاز به حمایت دارد و البته به قول شما خیلی از حمایتها به دلیل پرداخت نکردن بیمه یا مالیات شامل حال آنها نمیشود.
با وجود تمام مشکلاتی که زنان در شرایط فعلی با آن روبهرو هستند، فکر میکنید میتوان از این بحران برای توانمند سازی زنان و پیشگیری مشکلات بیشتر در آینده استفاده کرد؟ یعنی میتوان برنامهای داشت تا بر اساس آن زنان را در توسعه اقتصادی بیشتر مشارکت داد؟
به نظر من شاید نیاز باشد در وضعیت گذشته تغییراتی ایجاد کنیم که این تغییرات بیشتر در توانمند سازی زنان متمرکز میشود. از این فرصت اجباری در خانه ماندن زنان میتوان برای برخی آموزش یا مهارتها استفاده کرد. میتوانیم از فضای مجازی استفاده کنیم تا این بازه زمانی به صورت بهرهور مورد استفاده قرار گیرد. مثل ارایه اطلاعات، آموزش و دانش نسبت به خطراتی که ممکن است در آینده هم در کسب و کارشان با آن روبهرو شوند، حتی برخی از زنان ممکن است در این مدت شغلشان را از دست داده باشند. میتوان با ارایه اطلاعات و حمایت از آنها در جهت تغییر مدل کسب و کار به آنها کمک کرد تا به سمت کارهایی بروند که در وضعیت فعلی تقاضا برای آن بیشتر است. با چنین آموزشهایی میتوان تابآوری آنها را در کسب و کارشان بالا برد و در صورت لزوم، تغییراتی در کارشان ایجاد کرد تا مطابق با نیاز فعلی باشد.