به اعتلای کشورمان معتقدیم

سایه شوم جنگ بر افغانستان

آبتاب فاطمه مهسا کارآموزیان- اثرات مخرب جنگ تمامی افراد یک جامعه را در بر می‌گیرد. جنگ مسئله‌ای است که بر همه جوانب زندگی اقشار مختلف جامعه  تاثیرات منفی می‌گذارد و از لحاظ اجتماعی، روانی، فردی، اقتصادی، شناختی و بسیاری از جنبه‌های دیگر آنها را با چالش‌های زیادی مواجه می‌کند.

 معمولاً خانواده‌ی افرادی که در جنگ مجروح یا کشته می‌شوند، گاه شوک وارده به آنها به حدی است که حتی بعد از جنگ نیز ممکن است نتوانند با این وقایع کنار بیایند و مصائب تلخی را تجربه ‌کنند.

دگرگونی هایی که جنگ در زندگی عادی افراد ایجاد می کند عاملی مؤثر در ابتلای آنها به انواع اختلالات روانی‌است، و قربانیان جنگ افغانستانی نیز از این قاعده مستثنا نیستند.

 براساس گزارش ها یک نسل از مردم افغانستان به خاطر جنگ دچار اختلالات روانی و مشکلات عصبی شده اند. بسیاری از آنها از افسردگی رنج می برند و اضطراب شدیدی متحمل می شوند. عمق فاجعه گاه تا آنجاست که به دلیل ازدیاد بیماری های روانی در افغانستان توسعه و بازسازی این کشور روند کندی به خود گرفته است.

از سوی دیگر جنگ، خشونت و ویرانی موجب واپسماندگی های فرهنگی عمیقی در این کشور شده است و زمینه بروز آسیبهای اجتماعی متعددی را فراهم کرده است. از آن جمله میتوان به این مورد اشاره کرد که افرادی که که دچار اختلال روانی شده اند، تصور می رود که تحت تاثیر ارواح و جنیات قرار گرفته اند. عدم آگاهی باعث می شود که خانواده ها مسیر ناصحیحی برای درمان عزیزان خود در پیش گیرند.

در این میان کودکان آسیب پذیرتر هستند، بویژه آنها که زاده جنگ اند و غیر از جنگ چیزی به یاد ندارند. سرباز کودکی و حملات انتحاری از جمله خشونت هایی است که متوجه این کودکان است. این کودکان اگر جان سالم هم به در برند و به بزرگسالی برسند، چیزی جز دعوا کردن بلد نیستند و راه حل هر مسئله ای را در جنگ و دعوا می دانند. آنها همواره با احساس عدم امنیت زندگی خواهند کرد. کسی که خشونت می‌بیند بعضاً خود در آینده عامل ایجاد خشونت می‌شود. در این میان کودکان بی سرپرست آسیب شدیدتری متحمل میشوند.

آری! همه این مسایل باعث بوجود آمدن نسلی از مردم می شود که از نظر روانی سالم نیستند و این مسئله بغرنج مسایل دیگر همچون آموزش، ازدواج، توسعه، اقتصاد و… را تحت تأثیر قرار می دهد.

Email
چاپ
آخرین اخبار