شخصیت هایی نظیر حضرات آقایان: مشکینی، منتظری، فاضل لنکرانی، سید اسدالله مدنی، سید عبدالحسین دستغیب، سید روح الله خاتمی، محمد صدوقی، یوسف صانعی، اشرفی اصفهانی، جوادی آملی، رئیس جمهور وقت (آیت الله خامنه ای)، رئیس مجلس وقت (هاشمی رفسنجانی)، آیت الله موسوی اردبیلی (رئیس دیوان عالی کشور) و ده ها تن از دیگر مجتهدان دارای سوابق علمی و انقلابی.
نکته جالب توجه اینکه امام خمینی نه تنها هیچ گاه از حضور این بزرگان حوزه و روحانیت و یا روحانیون برجسته دارای مقامات مهم حکومتی در جبهه ها منع نمی کرد، و نه تنها از گزارشات شفاهی و کتبی آنان بعد از بازگشت از جبهه ها تقدیر می کرد و ترتیب اثر می داد، بلکه بارها در سخنرانی های خویش حضور علما در جبهه ها را حجتی بر حقانیت دفاع مقدس ایران در برابر متجاوزان و نشانی از وظیفه شناسی و همراهی علمای دین و روحانیت با مردم ذکر کرده و به آن بالیده است.
در این نسبت خلاف واقع، گفته شده است که امام فرمودند هر وقت من رفتم جبهه شما هم بروید! در حالی که امام خمینی جدای از اینکه به واسطه شرایط ویژه کشور و نقش منحصر به فرد ایشان به عنوان رهبر انقلاب و نظام که قطعاً کسی حضور مستقیم ایشان در خطوط جنگ را مجاز نمی شمرد، در نوبت های مکرر از اینکه به واسطه کهولت سن و ضعف ناشی از بیماری قلبی نمی تواند در جبهه ها حاضر شده و حتی همدوش رزمندگان بجنگد اظهار نارضایتی کرده است:
از دیدگاه امام خمینی هرکسی توفیق شرکت در جنگ را ندارد!
ایشان فرموده است: «شما باید خدا را شکر کنید که این عملیات اسلامى به دست شما اجرا مىشود، هرکس توفیق این عمل را ندارد. امروز صبح بعد از ملاقات با تنى چند از پاسداران به این فکر افتادم که اى کاش من هم یک پاسدار بودم، اینها چه مىکنند و من چه کار. آنها مىروند با دشمن اسلام مىجنگند و من در اینجا هستم و نمىتوانم. شما قدر خودتان را بدانید – صحیفه امام ج۱۵ ص ۴۹۶.