شرایط سخت اقتصادی امان مردم را بریده است. اینکه ایرانیان انسانهای منعطفی هستند و میتوانند در سختترین شرایط زندگیشان را مدیریت کرده و آبرومندانه زندگی کنند حکایت مفصلی است که در یک بحث کارشناسانه باید به آن پرداخت، اما اینکه در این شرایط اقتصادی مسوولی بخواهد شرایط سخت و هزینههای بالا را پایین جلوه دهد یا اصلاً نسبتبه آن آگاهی لازم نداشته باشد جای تأسف دارد.
به گزارش آبتاب، بخشهایی از صحبتهای داریوش ابوحمزه (معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) در برنامه «تهران ۲۰» در روزهای اخیر خبرساز شد و البته در فضای مجازی دست به دست. او درباره میانگین خط فقر میگوید: “میانگین خط فقر در کشور برای خانواده چهار نفره حدود چهار میلیون تومان و برای شهر تهران کمی بیشتر نزدیک پنج میلیون تومان است.”
دلاوری، مجری برنامه که از این رقم تعجب کرده و فکر میکند معاون وزیر اشتباه کرده است، میگوید: “یعنی با پنجمیلیون تومان یک خانواده چهارنفری میتونه هزینه مسکن، خورد و خوراک، پوشاک، تحصیل، رفت و آمد و… را پرداخت کنه؟!” این موضوع باعث واکنش مردم در فضای مجازی، رسانهای و مردم جامعه شده است.
این در حالی است که دادههای مرکز آمار ایران از میزان هزینههای زندگی نشان میدهد که کف هزینه زندگی در کلانشهری چون تهران برای هر خانوار حدود ۱۰ میلیون تومان در ماه است؛ این آمار کف هزینه زندگی در ارزانترین استان کشور یعنی سیستان و بلوچستان را حدود ۶-۵ میلیون تومان و به طور متوسط در سطح کشور بیش از هشت میلیون تومان نشان میدهد، اما سؤال اینجاست که واقعاً یک خانواده چهار نفری چقدر در طول ماه هزینه میکند؟
کاربران در فضای مجازی و رسانهای به اظهارات آقای معاون واکنش نشان دادند. کاربری نوشت: “مسوولان برای این کار نمیکنند چون با جامعه فاصله دارند. آنان در دفترهایشان مینشینند و چه خبر از درد مردم دارند؟!”
کاربری نوشت: “احتمالاً آقای معاون وزیر خودشون خرید نمیکنن و نمیدونن یه خانواده چهار نفره در ماه اگه همه وعدههاشون رو هم نون و پنیر بخورن باید بیش از سه میلیون تومان هزینه پرداخت کنن.” کاربری هم نوشت: “میخواین خط فقر رو بکشید پایین، لطفاً به شعور مردم توهین نکنید!” کاربر دیگری هم نوشت: “متأسفانه تورم به حدی بالاست که حداقل حقوق، کفاف زندگی رو نمیده و بسیاری مجبورند برای تأمین مخارج زندگی دو یا چند جا کار کنند.”
امان از تورم
براساس پژوهشهای انتشار یافته از سوی مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطهای اسفندماه سال گذشته ۴۸٫۷درصد بوده است؛ یعنی خانوارها ۴۸٫۷درصد بیشتر از اسفند ۹۸ برای کالاها و خدمات یکسان هزینه کردهاند در صورتی که درآمد بسیاری از خانوارها جوابگوی این تورم نبوده و فشار اقتصادی زیادی را متحمل شدند که نمایانگر گستره فقر در جامعه است.
هزینهها درحالی به چنین سطحی رسیده است که سطح دستمزدها به هیچوجه پاسخگوی نیاز خانوارها نیست و در سطوح پایینی قرار دارد؛ البته هرچه هم میگذرد وضعیت معیشتی مردم، دشوارتر از سال گذشته میشود چون درآمدها همچنان ثابت است و مخارج افزایش مییابد. در سالهای اخیر، علاوه بر اینکه با بازگشت تحریمها روبهرو بودهایم، از سویی با رشد لجام گسیخته نرخ تورم و از طرفی نیز کرونا، عاملی برای رکود بیشتر شده است که جمع همه این عوامل معنایی جز سقوط بخش بیشتری از جامعه به زیر خط فقر ندارد. فقری که همانگونه که اشاره شد ناشی از عوامل متعدد چون رشد نرخ تورم، افزایش سرسامآور قیمتها در بازار، بیکاری، عملکرد ضعیف مسوولان در مدیریت اقتصاد به همراه کاهش درآمدهای ارزی کشور است و چنین عواملی باعث شده تا سفره قشر ضعیف و کم درآمد جامعه روز به روز کوچکتر شود.
مردم صبورانه و با قناعت زندگی میکنند
مردم جامعه در حالی شرایط سخت را تحمل میکنند که چشم امیدشان به دولت سیزدهم است. همایون سعادتی که کارمند یک شرکت خصوصی است میگوید: “ماهانه پنجمیلیون تومان حقوق میگیرم. تازه هم ازدواج کردهام. یک خانه ۴۰متری ماهانه ۲ میلیون اجاره کردهام در محله فلاح که قدیمیساز است. ۱۰۰میلیون تومان پیش دادهام که نیمی از آن را وام گرفتهام، یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان قسط با سود ۱۸درصد میدهم. وام ازدواج را پدرم میدهد. برای رفت و آمد به شرکت ماهانه ۶۰۰ هزار تومان هزینه میکنم. شارژ ساختمان، هزینه برق و گاز و … من میمانم با ۵۰۰هزار تومان. با این ۵۰۰ هزار تومان چی بخرم که من و همسرم در طول هفته و ماه بتوانیم بخوریم یا بپوشیم؟ مجبورم غروب تا شب با ماشین پدرم کار کنم که چیزی درنمیآید.”
او میافزاید: “اینکه دولت تشویق میکند ازدواج کنید، من انجام دادم. کار هم میکنم ولی نمیتوانم زندگی خودم و همسرم را بچرخانم. اصلاً در طول ماه همسرم را نمیتوانم ببینم چون همهاش سرکارم. هیچ مشکلی ندارم ولی گاهی به یکدیگر میگوییم کاش ازدواج نمیکردیم. اینکه قیمتها یکدفعه اوج میگیرد دست من نیست.” اغلب افراد جامعه وضعیت وخیمی در معیشت دارند. مصطفی حیدری در واکنش به حرفهای معاون وزیر میگوید: “گویی آقای معاون در کشور دیگری زندگی میکند بارها خود مسوولان اعلام کردهاند حقوق ۱۰میلیون تومان خط فقر است. متأسفانه کار به جایی رسیده است که مسوولان مردم را دست میاندازند. این درست نیست. ما صبورانه زندگی میکنیم و با قناعت ماه را میگذرانیم. باید کسی کاری کند.”
کارگرانی که دخل و خرجشان نمیخواند
وضعیت معیشت قشر کارگر بسیار ناگوار است. مسعود نقیپور یک کارگر است میگوید: “دو فرزند دارم و ماهانه حدود ۶ میلیون تومان حقوق میگیرم. در طول ماه دعا میکنم یکی از فرزندانم مریض نشود یا اتفاقی رخ ندهد، مثلاً وسیله خراب نشود یا مهمانی خانهمان نیاید وگرنه زندگیمان دچار چالش میشود؛ البته مهمان حبیب خداست و برکتش را هم میآورد ولی زندگی بسیار سخت است. یک نفر باید به درد ما فکر و چاره کند. از صبح یکجا کار میکنم و غروب به خانه میآیم و وقتی به خانه میرسم دیگر جانی برای انجام کار دیگری ندارم.”
اصغر رهنما، نماینده کارگری میگوید: “کارگران نیازمند حمایت هستند. بیشتر آنان در هفته ابتدایی ماه تمام حقوق خود را بابت هزینههای اجارهخانه و مخارج مختلف پرداخت میکنند و سه هفته بعد به سختی سپری میشود. در شرایطی قرار گرفتهایم که قیمتهای اجناس هر ماه تفاوت فاحشی با ماه قبل و حتی هفته قبل دارد، اما تعیین دستمزد کارگران براساس نرخ سبد معیشت است؛ قابل تأمل است زمانی که نمیتوان نرخ کالاها در یک ماه آینده را پیشبینی کرد پس چگونه وضعیت ۱۲ماه پیشرو پیشبینی میشود و دستمزدها تعیین میشود؟ بنابراین بهتر است به جای در نظر گرفتن سبد معیشت، خط فقر برای تعیین دستمزدها در نظر گرفته شود. چگونه کارگری که دستمزد کمتر از چهار میلیون تومان در ماه دریافت میکند میتواند در برابر خط فقری که ۹میلیون اعلام میشود دوام آورد؟ با توجه به اینکه بانک مرکزی نرخ تورم را ۴۱ درصد اعلام کرده است، آیا چنین مبلغی میتواند در برابر تورم ۴۱درصدی خود را نشان دهد؟”
به گفته این فعال کارگری، قطعاً دستمزد کارگران با دخل و خرجشان، همخوان نیست و لازم است راهکارهایی واقعی برای حل این مشکل ارائه و اجرا شود؛ اینچنین که قدرت خرید این افراد بالاتر رود و قیمتها کنترل شود و چندین مرتبه اجازه افزایش نرخ کالاهای اساسی در یک سال صادر نشود، مگر در طول سال چندبار دستمزد کارگر افزایش مییابد که بهدفعات قیمت کالاها بالا میرود؟ نباید بهکرات مجوز افزایش قیمتها در طول سال صادر شود یا شورای عالی کار از سوی دولت مجوزی دریافت کند که در زمانهای بحران، دستمزدها هم همراه با گران شدن اجناس افزایش یابد، در غیر این صورت، تورم همچنان افزایش مییابد و خط فقر بالاتر میرود و روز به روز تعداد بیشتری به زیر خط فقر خواهند رفت.
منبع: صبح نو