اتفاقاً امر به معروف و نهی از منکرِ صاحبان قدرت و مسئولیت هزار بار مهم تر، لازمتر و واجبتر از مردمی است که اول و آخر ماجرایشان خودشان هستند. برفی هم اگر بر بامشان بنشیند آنقدر کم و کم اثر است که با یک پارو پاک میشود و راه کسی را هم نمیبندد برفی که از پشت بامشان بر زمین میریزد. این مدیران و مسئولان هستند که به گستره مسئولیتشان برف بر بام دارند که اگر بر زمین نریزند، سقف نم میزند و اگر بر زمین بریزند راه بندان میشود.
اینان به امر و نهی محتاج ترند. جامعه هم به امر و نهی پذیری اینان است که اصلاح میشود. این که وزیر کشور درباره قصه حجاببانان میگوید” ما مجوز خاصی برای این کار ندادیم. در واقع تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر ظاهرا گروههای مردمی اقدام میکنند و کارشان در این چارچوب است” از آن ماجراهایی است که هم لبخند به لب میآورد و هم سر را به تاسف تکان میدهد. در فلان پس کوچه فلان روستا اگر کسی بیهماهنگی، کاری بکند، کاری با او میکنند کارستان. چطور در تهران با این هیبت و هیمنه میدان داری میکنند آن هم با تصمیم شخصی؟ آیا با همین احساس مسئولیت شرعی میتوان به سازمانها و نهادها و و زارت خانهها رفت و “مسئولان و مدیران” را به خیر و صلاح فراخواند؟
بیخبری از آن جمله شوخیهایی است که مرده را به خنده وامی دارد چه رسد به زندگان. واقعا اگر “مردم” خودشان میتوانند این کار را بکنند بفرمائید تا دیگر مردم هم راهی ادارات شوند برای امر به معروف و نهی از منکر. تازه این تحقق وعده رئیس جمهور رئیسی هم هست. اعتماد جامعه به ساختار و دولت را هم ارتقا میدهد. اگر چنین است بسمالله…