به اعتلای کشورمان معتقدیم

هیس، دخترها فریاد نمی زنند!

     نویسنده: مهسا  مستقیمی،  پژوهشگر  حوزه  هنر  و  سینما

پوران درخشنده متولد ۱۳۳۰ در کرمانشاه، نویسنده، تهیه کننده و کارگردان است. وی فارغ التحصیل سینما با گرایش کارگردانی از مدرسه ی عالی تلویزیون و سینما و دارای لوح افتخار درجه یک هنری معادل دکترا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. پوران درخشنده عضو انجمن فیلم سازان زن آمریکا  (WIF)، کارگردانان مستقل آمریکا (IFP) و مرکز بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان یونسکو (CIFES) نیز هست.

فیلم “هیس، دخترها فریاد نمی زنند”، اثر پوران درخشنده؛ داستان آزار و اذیت دختران نوجوان از سوی مردان را به تصویر کشیده است. این فیلم با افشای یک ممیزی بزرگ از ناگفته های اجتماعی در نوع خود می تواند جزء بی بدیل ترین آثار فرهنگی پیشگیرانه از جرم در حوزه ی جرائم جنسی علیه کودکان از حیث آگاهی بخشی و تلاش در جهت ایجاد فضای گفتگو بین والدین و فرزندان بشمار رود. این فیلم موضوعی را درست مایه بحث و کنکاش قرار داده که بسیار حساس و به قولی «تابو» می باشد و به آسیب شناسی سکوت دختران در مقابل آزار و اذیت های جنسی می پردازد و جنبه های مختلف آن را بررسی می کند. این سوژه مسلما تا به امروز کمتر مجالی بر خودنمایی و روایت در سینمای ایران داشته و با توجه به حساسیت زا بودن آن کمتر فیلم سازی این جرأت را به خود می داد تا به سراغ آن برود، اما پوران درخشنده با همان قاطعیت همیشگی تصمیم به ساخت این فیلم گرفت.

هیس، دخترها فریاد نمی زنند داستان زندگی دخترجوانی است که در روز ازدواجش با پیراهن سفید عروسی مرتکب قتل می شود، قتل به خاطر نجات دختر بچه ای که ممکن بود به سرنوشت او دچار شود. قتل نگهبان ساختمانی که در آن به عکاسی و فیلمبرداری مشغول بودند. شیرین نعیمی دختر جوان و البته، قهرمان داستان راهی زندان می شود و پس از گذشت مدت زمانی و با تلاش های وکیلش لب به سخن باز می کند و پرده از اسراری برمی دارد که پانزده سال قبل برایش اتفاق افتاده است. زمانی که دختر بچه ی هشت ساله ای بوده و پدر و مادرش درگیر فعالیت های اجتماعی شان هستند و به خاطر مشغله های فراوان مسئولیت رفت و آمد شیرین از مدرسه را به مرد جوانی به نام مراد واگذار می کنند که آبدارچی و راننده شرکت مادرش است. این اقدام سبب می شود تا مراد در حین همین رفت و آمد به شیرین تعرض می کند و این مورد بارها تکرار می شود و از شیرین عکس می گیرد و او را تهدید می کند که باید ساکت بماند وگرنه آبرویش را خواهد برد.

آنچه مشخص است اینکه فیلم حرف های زیادی برای گفتن دارد. اینکه مراحل رشد و تربیت کودکان از اهمیتی حیاتی برخوردار است و هر اتفاق کوچکی در دوران کودکی ممکن است سرنوشت یک انسان را دستخوش تغییر کند، چه رسد به اینکه یک حادثه هولناک برای کودکی دیگر رخ دهد که در دنیای ساده و بی آلایش سیر می کند و هیچ تعریف و ذهنیتی از اعمال و نیات آدم بزرگ ها ندارد. حال این کودک با رفتار نابهنجار مردی مواجه می شود که مشکل روانی دارد. کودکی که می خواهد از رنج درونی اش با اطرافیان سخن بگوید اما هیچ کس اعم از پدر و مادر و مربیان به او اجازه ی حرف زدن نمی دهد. یک نکته بسیار مهم در رابطه با ارتباط والدین با فرزندان این است که والدین به گونه ای رفتار کنند که احساس امنیت را به فرزندانشان ببخشند.

به قول دکتر هولاکویی “اگر دانایی ندارید، اول دانا بشوید و بعد بچه دار. باور کنید پرورش گوسفند امروزه علم می خواهد، چه برسد به پرورش کودک. این طرز فکر قدیمی که بچه ها را ول کنید، خودشان بزرگ می شوند را کنار بگذارید. گیاه که نیستند به همین شکل بزرگ شوند. دوم اگر مهربانی ندارید و در واقع بچه را برای عصای دست شدن می خواهید، بچه دار نشوید و سوم اینکه، بچه ها را عقده ای بار نیاورید؛ اگر از لحاظ مالی تأمین نیستید، بچه دار نشوید. باور کنید که اگر بچه نیارید هیچ اتفاق عجیبی نمی افتد، جهان الان بیشتر از شش و نیم میلیارد آدم ناسالم دارد.”

در پایان باید بگویم که اگرچه جامعه درگیر آسیب های اجتماعی زیادی می باشد، اما آسیب دیدن کودکان معصوم ظلمی است آشکار که اگر با آن مقابله نشود؛ آتشش دامن همه ی جامعه را خواهد گرفت. این فیلم باید تلنگری به مسئولین قوه قضائیه باشد که هنوز در فضای سیستم کلاسیک عدالت سیر می کنند. فیلم هیس، دخترها فریاد نمی زنند! محبوب ترین فیلم از دیدگاه تماشاگران در جشنواره سی و یکم فیلم فجر بود.

 

 

Email
چاپ
آخرین اخبار