نویسنده: رسول اسدزاده
رفتار ما ایرانیانِ معاصر از حاکمیت تا مردم با محیط زیست و طبیعتِ کشور مترادف با تصرّف عُدوانی است. ما به حق و حریم کوه و رودخانه، کویر و دریا و آبهای زیر سطحی، خاک و درخت و حیوانات وحشیِ سرزمینمان تجاوز کردهایم. ما در سراشیبیهایی که حتی بز کوهی هم به سختی از آن صعود می کند فنس و تابلوی ملک شخصی کاشتهایم، سرتاسر دریای خزر را تبدیل به ساحل خصوصی کردهایم، در دل کوهها، هر کجایی که قطرهای آب و چند اصله درخت یافتیم ویلا و آپارتمان رویاندهایم، باغات اطراف تمام شهرها را تفکیک و تکه تکه کرده و فروختهایم. به جای ساخت هتلها و اقامتگاههای مدرن و ارزان مردم را به داشتن یک چهار دیواری (به اصطلاح ویلا) در روستاهای مازندران و گیلان ترغیب کردهایم. روستانشین و بومی را آلوده به ولع و دلّالیِ ملک کردهایم. از قانونگذار و مسئول و بهرهبردارِ کلان مانند وزارتخانهها و اَبرکارخانهها تا مردم عادی هر کجای محیطزیست و عرصه کشور که دستمان رسیده برای منافع شخصی خراشیدهایم. ما کوههای کشورمان را هم خوردهایم. در نبودِ قوانین بازدارنده، هر کجا که شده چاه حفر کردهایم، مرز بین روستاها و شهرها را با ساخت و ساز و تغییر کاربریِ مراتع و مزارع از صفحه روزگار پاک کردهایم. ما خاکِ قشم و نخلهای جنوب را هم تبدیل به دلار کردهایم. بدون توجه به اقلیمِ استانها در آنجا کارخانههای صنعتیِ آب بَر ساختهایم، به استانهای مرزی بی محلی کردهایم، موجبات مهاجرت اقتصادی به مرکز را تسریع کردهایم و حالا ابتدای قرن پانزدهم خورشیدی است. پس از سالها کج رفتاری با مادرِ طبیعت، صدای اعتراضِ زمین با فرونشست، با خشکیِ رودها، کم رمقی چاهها و جاری شدنِ سیلابها برخاسته است. اینها صدای اعتراض زمین است به خاطر تصرف عُدوانیِ فرزندانش! این روزها که زخمِ کهنه میهن سر باز کرده و صدای خشکیدگی و بیآبی بیش از پیش شنیده میشود، در کنار اصلاحِ بنیادینِ قوانینِ مربوط به محیط زیست و منابع آب، باید الگو و نوع نگاه مردم نیز به منابع طبیعی تغییر کند. انتقال صورت مسئله از یک استان و اقلیم به استانهای مجاور نه تنها هیچ کمکی به حل مشکل نخواهد کرد بلکه باعث فوت وقت است. در حالی که هیولای تنشِ آبی سال به سال به میهن ما نزدیک میشود توجه به راهکارهای علمیِ دلسوزانِ وطن تنها و تنها چاره در این روزگارِ سخت است. هیولای تنش آبی را با هیچ سلاحی نمیشود شکست داد مَگر با علم و خِرَد! ما باید بیاموزیم بقای ما با بقای محیط زیست کشورمان گره خورده است، اگر نیاموزیم طبیعت آن را به ما خواهد آموخت.