به اعتلای کشورمان معتقدیم

روسپیان در سیاست!

    یادداشتی از علی مرادی مراغه ای


شاردن که در زمان صفویه از ایران دیدن کرده، به گرانى نرخ فواحش اشاره می ‌کند و مى ‌گوید با این ‌که در ایران داشتن زن عقدى و صیغه و داشتن کنیز شرعاً و عرفاً بلااشکال است، باید نرخ فواحش بسیار ارزان باشد، و حال آن‌ که در ایران بیش از دیگر کشورهاست او می نویسد:
«در اصفهان کوى دیگرى به نام محلۀ برهنگان یا بى‌ چادران وجود دارد. در زمانهاى گذشته در پایتخت رسم چنان بود همین‌ که آفتاب غروب مى‌کرد خیل فواحش همانند دستۀ کلاغان در سراسر شهر مخصوصاً در کاروانسراهاى آن‌ چنانى، پراکنده مى‌شدند و دنبال مشترى مى‌گشتند. این فواحش تیره‌ بخت، گروهى نیز نام خود را در دفاتر مالیاتى ثبت نکرده‌اند تا خویش را خصوصى بنمایند. روسپیان اصفهان هر سال هشت هزار تومان مالیات مى ‌دهند، و این مبلغ معادل سیصد و شصت هزار لیور مى ‌باشد. (شاردن، ژان، سفرنامه شاردن، جلد: ۱، صفحه: ۴۳۲)

استفاده ابزاری از وجود فواحش و زنان نگونبخت تقریباً در اکثر دوره های تاریخی دیده میشود، هانری رنه دالمانی سیاح فرانسوی که در اواخر قاجاری از ایران دیدن کرده در سفرنامه اش می نویسد:

«مثلاً در بازار نزاعى به راه مى‌ اندازند، و مأمورین حکومت، اشخاص ثروتمند را دستگیر مى‌ کنند و با گرفتن مبالغ زیادى آنها را آزاد مى ‌نمایند؛ دیگر از وسایل ابتکارى آنها این است که با فواحش سازش مى‌کنند و اگر احیاناً ثروتمندى خواست تعیشى بکند، فواحش به مأمورین اطلاع مى ‌دهند، و مأمورین هم بموقع مى‌آیند و بعنوان عملى غیرمشروع شخص ثروتمند را دستگیر مى‌ نمایند. آن شخص هم براى حفظ آبروى خود، مبلغ معتنابهى به آنها مى ‌پردازد و بدین طریق، سکوت آنها را خریدارى مى ‌کند. (سفرنامه از خراسان تا بختیارى، پیشین، ص ۴۸-۴۷)

نویسنده رستم التواریخ در مورد کریم خان می نویسد: « والاجاه کریم خان جم‌ اقتدار وکیل الدوله، در حضر و سفر با موکب خود، بر سبیل ضرورت، افواج فیوج و فواحش بسیار به جهت لشکریان مى ‌داشت و لولیان شهرآشوب دلربا و ارباب طرب، با اردوى خود در همه‌ جا مى‌ برد». (رستم‌الحکماء، محمدهاشم، رستم التواریخ، صفحه: ۳۴۷) که البته حکایت رفتار کریمخان با آن فقیه شهر که اجازه شرعی نمی داده از وجود فواحش در میان قشون استفاده کند معروف است! (بنگرید به راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد: ۳، صفحه: ۷۱۴)

اما طرفداران استبداد در دوره مشروطه به کرات از وجود فواحش بر علیه مشروطه خواهان بهره بردند یحیی دولت آبادی می نویسد:
“ریاست نظمیه را به میرزا فتح اللّه خان سعید السلطنه داده اند که ضد مشروطه است و طرفدار محمدعلی شاه است. او دسته ائى از زنان فاحشه را در تحت ریاست نظمیه رشوت میدهند که در ماه رمضان یک روز با صورتهاى گشوده بى‌ حجاب در بازار تهران وارد شوند و بگویند آزادیست و ما باید بى ‌حجاب باشیم.” یعنی؛ آنان را با وضع زننده بنام مشروطه خواه، به خیابان کشانده بودند که میخواستند به مردم بگویند این از نتایج آزادی و مشروطه است تا مردم را بر مشروطه بدبین کنند و بشورانند! (دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، جلد: ۲، صفحه: ۱۶۰)

در زمان حکومت یکساله فرقه دمکرات، چون فواحش و معتادین، مورد بی مهری فرقه دموکرات و حکومت پیشه وری قرار گرفته بودند در نتیجه، به محض سقوط فرقه، طایفه فواحش جزو گروههایی بودند که به طرفداران شاه پیوسته برای انتقام به جان فرقه چیانی افتاده بودند که نتوانسته بودند به موقع به روسیه پناهنده شوند. اما به زمان کودتای ۲۸ مرداد که می رسیم ملکه اعتضادی و همکارانش، سنگ تمام گذاشتند در این قیام ملی بقول طرفداران سلطنت!
ملکه اعتضادی در روز کودتای ۲۸ مرداد، چهار هزار و پانصد نفر (۴۵۰۰) از روسپیان شهر نو را به خیابان ‌ها آورده، در حالی که عکس شاه را در دست داشتند به تحریک بیشتر آشوب‌گران پرداخته و خودِ ملکه اعتصادی که چادر به کمر بسته بود، بر روی ماشین ایستاده و به تهییج بیشتر جمعیت می پرداخت.

   توجه: مطلب مندرج صرفاً دیدگاه نویسنده است و رسانه آبتاب در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

Email
چاپ
آخرین اخبار