نویسنده: جعفر گلابی
در میان انبوه خبرهای بد و ناگوار خبر صعود تیمملی فوتبال زنان ایران به جام ملتهای آسیا بسیاری از ایرانیان را خرسند کرد و به ورزش زنان در کشور جانی تازه بخشید. موضوع پیروزی تاریخ ساز تیم فوتبال بانوان ایران از جهات گوناگون قابل بررسی و محل تأمل و توجه است. افزون بر این پیروزی امیدبخش، طی چند سال گذشته شاهد درخشش بانوانمان در رشتههای گوناگون بودهایم و امید میرود که این روند با سرعت بیشتر ادامه پیدا کند و دختران و زنان مستعد ایرانی در ورزش جهانی به مقامهای درجه یک دست یابند و از این رهگذر بر افتخارات مردم ایران بیفزایند. کسب مدالهای مختلف توسط زنان ایران در میادین ورزشی از آن جهت حائز اهمیت است که متأسفانه نسبت به ورزش بانوان بیمهریهای فراوان صورت میگیرد تا جایی که در شب پیروزی تیم فوتبال زنان ایران در اخبار سراسری سیما دو خط خبر پخش نشد چنانچه گویی این بانوان محترم کاری بزرگ انجام نداده یا افتخاری برای ایران کسب نکردهاند! واقعیت آن است که در دنیای کنونی و خصوصاً در کشور ما نقش زنان در همه عرصههای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و علمی و ورزشی روزبهروز پررنگتر میشود و با همه موانع و محدودیتها و تبعیضها با سرعتی باورنکردنی روبه رشد هستند و گاهی از مردان هم پیشی میگیرند و جوهره انسانی و پر جنبوجوش خود را به نمایش میگذارند. اگرچه در برابر فعالیتهای مختلف زنان مخالفتهای شدید وجود دارد ولی همه قرائن و شواهد نشان میدهند که امکان بازگشت وضعیت زنان به گذشته وجود ندارد و دیگر نمیتوان آنها را از حقوق اساسی خود خصوصاً در تحصیل دانش و کسب مدیریتهای گوناگون و انتخاب آزادانه شغل و حرفههای دلخواه باز داشت. دیدیم که در افغانستان گروهی زنستیز قدرت را بهدست گرفتهاند و رسماً به مقام انسانی آنان توهین میکنند و برای نمونه در اعلامی شرمآور کار زنان در شهرداریها را مختص سرویسهای بهداشتی مخصوص زنان میدانند. ولی همین زنان در فضایی از هراس و وحشت که طالبان به وجود آوردهاند به مخالفت برمیخیزند و شجاعانه علیه محدودیتهای غیرانسانی تظاهرات و تجمع میکنند. شاید چند صباحی این گروه بتوانند با زور و خشونت زنان مظلوم افغانستان را محروم و محدود کنند ولی یکی از پاشنه آشیلهای آنها زنان خواهند بود و چه بسا اگر زخم کاری بردارند از همین زاویه خواهد بود. پیرامون موقعیت اجتماعی زنان در جوامع مختلف سخن بسیار است ولی اجمالاً قابل مشاهده است که دنیا با پدیدهای نو و جدی روبهرو است. نکته بسیار مهم اینکه دیگر پدیده مطالبهگری زنان فقط از غرب نشأت نمیگیرد چنانچه اگر غربی هم در کار نباشد زنان شرقی در حال پیشرفت و تحولند و سیاستمدارانی که واقعیتهای این عرصه را درک نکنند با چالش های اساسی روبهرو خواهند شد. زنان حق دارند جدای از جنسیت خود در همه عرصهها حضور داشته باشند و اگر ملاحظاتی وجود داشته باشد توسط خودشان اعمال شود. متأسفانه بسیاری از محدودیتهای کنونی حتی دارای وجوه شرعی و قانونی نیست ولی معلوم نیست که با کدام دلیل و منطق، جاری و ساری هستند؟ در هیچ کجای قانون ممنوعیت دوچرخه سواری یا موتور سواری زنان نیامده است ولی متأسفانه بعضاً با آن برخورد می شود! اگر همین یک مورد را بشکافیم به نکات مهمی خواهیم رسید. اگر خانمی امکان خرید خودرو را نداشته باشد ولی بتواند با حجاب متعارف با دوچرخه یا موتورسیکلت بر سرکار خود حاضر شود چرا باید از آن محروم گردد؟ شاید کسی تصور کند که فیزیک خانمها مغایر استفاده از این وسایل است ولی این مغایرت احتمالی اگر هم وجود داشته باشد باید توسط خود خانمها تشخیص داده شود. چرا مردان باید به خود اجازه دهند که نوع وسیله نقلیه زنان را مشخص کنند؟