اگر بخواهیم در فارسی «تجسس» را معنا کنیم، به‌معنای «سرک کشیدن در کار شخصی افراد» است. یا حتی در امور دینی تجسس کند که افراد اعمال دینی انجام می‌دهد یا خیر. در شرع اصلی وجود ندارد که مردم را تشویق کند به تجسس و جست‌وجو در امور سایرین تا دریابند چه کسی مرتکب عمل خلاف می‌شود. به‌ویژه اینکه خانه حریم خصوصی است. در فقه اسلامی چنین مقوله‌ای نداریم و در سایر مسائل شرعی مردم منع می‌شدند که چنین رفتارهایی انجام شود.

امام(ره) نیز در پیام ۸ ماده‌ای خود یکی از نکاتی که داشتند، مذمت از کسانی است که به حوزه دینی افراد سرک کشیده و خلاف داشته‌اند. لذا تکلیف کرده‌اند که تفحص در مسائل حوزه خصوصی افراد نشود. این نوع رفتارها شکاف بین‌ طبقاتی اجتماعی و بدبینی‌ها را افزایش می‌دهد که چنین پدیده‌‌ای از بی‌حجابی بدتر است. در حقیقت رویارو قرار دادن مردم از زشت‌ترین و ناصحیح‌ترین اقداماتی است که می‌توان انجام داد. برای بنده این سوال ایجاد شده است که افرادی که چنین اظهاراتی کرده و چنین پیشنهادهایی می‌دهند از کجا آمده‌اند و برچه مبنای شرعی و حقوقی چنین سخنانی را می‌گویند. این نوع اقدامات نه قانونی، نه شرعی و نه اخلاقی است. در هر حال اینکه افراد را تشویق به جاسوسی در حوزه رفتار شخصی افراد کنیم، درست نیست. یک زمانی موضوع امنیت و مسائل حقوق متقابل مطرح است و احتمال ناامنی وجود دارد؛ مانند سرقت یا اذیت و آزار دیگری اطلاع دادن به مراجع مربوطه معنا دارد. اما گزارش کردن مسئله بی‌حجابی در خیابان هم معنا ندارد چه برسد به اینکه فردی بخواهد داخل مشاعات ساختمان دست به چنین رفتارهایی بزند.

‌آیا رفتارهایی مانند گزارش دادن موارد بی‌حجابی در ساختمان‌ها توسط همسایه‌ها و… می‌تواند از بی‌حجابی جلوگیری کند؟
وقتی دوربین و جریمه و دستگیری برای تشویق مردم به حجاب بی‌اثر است، در مشاعات ساختمان تشویق به جاسوسی هم بی‌اثر است. اتفاقا این نوع رفتارها ممکن است تاثیرات روانی نامطلوبی داشته باشند، زیرا افراد داخل ساختمان را رویاروی یکدیگر قرار می‌دهد و باعث ایجاد درگیری میان آنها می‌شود؛ این درحالی‌است که اقتضای زندگی در آپارتمان این است که بین همسایگان دوستی، اعتماد و امنیت وجود داشته باشد، اما این رفتارها و تقابل ایجادشده خلاف شرع است. اگر افراد با مفاهیم اسلامی آشنا باشند، این نوع اظهارات را بیان نمی‌کنند که باعث درگیری و بی‌اعتمادی میان افراد جامعه و ساکنین یک ساختمان می‌شود.

‌با توجه به اینکه در آیه ۲۷ و ۲۸ سوره نور به موضوع ضرورت اذن برای ورود به حریم خانه اشاره شده، این موارد می‌تواند نشانه تایید حریم خصوصی در قرآن باشد. با این اوصاف می‌توان گفت سخنان گفته شده درباره حجاب، ناقض حریم خصوصی افراد است؟ آیا در تاریخ اسلام سابقه داشته است که رصد زندگی شخصی مورد تاکید قرار گیرد یا چنین کاری انجام شود؟
خیر، چنین سابقه‌ای در تاریخ اسلام وجود ندارد. فقط درباره یکی از خلفا روایت شده است که در داخل خانه فردی که رفتار خلافی انجام می‌داد،‌ خلیفه وارد خانه می‌شود و صاحبخانه به او می‌گوید من در خانه خود مرتکب خلاف شدم، اما تو دو خلاف کردی، اول اینکه در کار من تجسس کردی و دیگر آنکه بدون اجازه من دخالت کردی. این موضوع در تاریخ ثبت شده است. اما در سیره پیامبر و سیره ائمه معصومین ما چنین رفتارهایی وجود ندارد و در فقه ما نیز چنین مواردی مطرح نشده است. امیرالمؤمنین(ع) در یکی از خطبه‌های خود می‌فرمایند: «عالمها ملجم و جاهلها مکرم» به این معنی که افرادی که سواد و دانش لازم را ندارند در پست‌هایی گمارده می‌شوند و بدون اینکه مبانی دینی، ‌اخلاقی و حقوقی را بدانند چنین سخنانی می‌گویند.

‌اگر مسئول و به‌ویژه مسئولی آشنا به شرع پیشنهاداتی را مطرح کند یا اموری را ترویج دهد که باعث ایجاد تبعات منفی و شدید در جامعه شود، در شرع ما با چه مسئولیتی مواجه است؟

مرحوم شهید مطهری در جلد بیستم مجموعه‌ آثارشان موضوعی را در مقوله نهی از منکر مطرح کرده‌اند، مبنی براینکه امر به معروف و نهی از منکر منطق دارد. به این معنا که اگر فردی می‌خواهد دست به اقدامی بزند باید بازتاب و نتایج اقدام خود را نیز مورد توجه قرار دهد. بازتاب‌های تصمیم خود را بسنجد، ببیند که این حکم او باعث پیشگیری می‌شود، یا موجب عصبانیت و ناراحتی. یکی از عللی که در این سال‌های طولانی تبلیغ حجاب مؤثر واقع نشده، انتخاب روش‌های غلط است. روش‌هایی که باید مردم را تشویق کند، موجب شده که مردم به‌عنوان مخالفت با حکومت از آن استفاده کنند. امروز مسئله بی‌حجابی، سیاسی شده است. برای مسئولی که ناسنجیده این‌گونه سخن می‌گوید که مرتکب عملی لغو و غلط شده باید تذکر داده شود و در مرحله بعدی اگر اقدام او باعث بدبینی نسبت به دین یا ایجاد بدبینی در جامعه شود، مرتکب گناه شده است. روشن است که از چنین فردی صلاحیت داشتن مسئولیت سلب می‌شود.