به اعتلای کشورمان معتقدیم

یک داستان عاشقانۀ تأثیرگذار و شیرین از نویسندۀ رمان محبوب آن شرلی در گرین گیبلز!

آبتاب، ثریا ترکاشوند، کتاب کیلمِنیِ باغِ میوه نوشته ی: اِل. اِم (لوسی مود) مونتگُمِری با ترجمه خانم ماندانا قدیانی در ۱۵۴ صفحه، توسط انتشارات مهراندیش با قطع رقعی و در ۱۵۶ صفحه  با قیمت نسخه چاپی ۸۶۰۰۰ تومان منتشر ‌شد. هم اکنون می توانید این کتاب را در فیدیبو با قیمت ۴۳۰۰۰ تومان بخوانید.

     پایگاه خبری آبتاب (WWW.ABTAAB.IR):

در داستان کیلمِنیِ باغِ میوه، می خوانیم که اِریک مارشال مردی جوان است که به تازگی از کالج فارغ التحصیل شده؛ او بنا به پیشنهاد یکی از دوستان قدیمی اش برای تدریس به مدرسه‌ای در جزیرۀ پِرنس اِدوارد می‌رود. او خوش‌ ظاهر، محبوب، ثروتمند و مجرد است. اریک در زندگی معمولی و سادۀ جزیره غرق می شود و به‌ عنوان یک مرد مجردِ شایستۀ محبوبیتش در نزد اهالی آنجا دوچندان می‌شود، اگرچه او هنوز به عشق نمی‌اندیشد؛ اما آن را در غیره منتظره‌ترین مکان می‌یابد.

 او در جزیره با دختری به نام کیلمِنی آشنا می شود. دختری که نمی تواند حرف بزند، اما می تواند بشنود. هنگامی‌که اِریک قدم به باغ قدیمیِ کانرزها می‌گذارد، کیلمِنی را می‌بیند و صدای ویولن زدنش را می‌شنود. کیلمِنی گوردون، ملیح، باهوش و زیباست. این دختر جوان به خاطر ناتوانی‌اش در صحبت کردن، تمام عمرش خانه‌نشین بوده است. او ساعتهایش را با کمک کردن به خاله و دایی‌اش در مزرعه و نواختن ویولنش در جای دنج مورد علاقه‌اش می گذراند. هنگامی‌ که اریک به‌ صورت اتفاقی وارد باغ مخفی او می‌شود، دنیای کاملاً جدیدی را با خود برایش به همراه می‌آورد که موجب وحشت و هیجان دخترک می‌شود. با طولانی شدن روزهای تابستان و شکوفا شدن دوستی‌شان، کیلمنی آرام و ملیح با علاقۀ پرشوری که دارد و نواختن آهنگ زیبایش موفق به انجام کاری می‌شود که نه دختران دانشجوی کالج کوئینزلئا و نه دختران روستای لیندزی موفق به انجام این کار نشدند – تسخیر قلب اریک!

اریک چند بار به دیدن کیلمِنی می‌رود و کم‌کم به او دل می‌بندد. وقتی پیشنهاد ازدواج می‌دهد، دخترک رد می‌کند؛ هرچند او هم دوستش دارد. کیلمنی می‌داند که آن مرد جوان باید به‌ زودی به زادگاه اصلی‌اش برگردد -دنیای جلسات کاری و مهمانی‌ها با آدم‌های متعصب – دنیایی که در آن، او مانع پیشرفت اریک خواهد شد؛ اما هیچ‌کدام از این‌ها برای این مرد جوان مهم نیستند، او تلاش می کند تا به کیلمنی بقبولاند که او تنها زنی است که تا ابد دوستش خواهد داشت!

در این حین، دیوید، یکی از دوستان خوب اریک که پزشک معروف حلق و حنجره است، برای دیدنش به جزیره می‌آید. کیلمِنی را معاینه می‌کند و می‌گوید که هیچ‌چیز درمانش نمی‌کند مگر اینکه نیازِ روانیِ شدیدی به حرف زدن پیدا کند. ادامه این داستان جذاب و عاشقانه را در کتاب کیلمِنیِ باغِ میوه بخوانید.

Email
چاپ
آخرین اخبار