نویسنده: مریم بهادری – دبیر کمیته آیندهپژوهی موسسه توسعه حقوق فقرزدایی
اولین هدف از اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد، پایانبخشی به فقر در همه اشکال آن است. و البته ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که به طور کلی، اقدامات کافی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار هنوز با مقیاس مورد نیاز نه پیشرفت نمیکند و نه با وضعیت کنونی جهان مطابقت دارد.
موضوع فقر به عنوان یکی از مهمترین اهداف توسعه پایدار تا سال ۲۰۳۰،شاید پرچالشترین هدف آن نیز باشد؛ چرا که در جهان معاصر، با وجود همهگیریِ کووید۱۹، شکاف طبقاتی و عدم دسترسی عادلانه به منابع ثروت آنچنان شیب تندی به خود گرفته که کندی پیشرفت برنامههای فقرزدایی در سراسر جهان را اجتناب ناپذیر کرده است.
در حالی که افزایش نرخ فقر جهانی قبل از همهگیری کووید۱۹، از سال۲۰۰۰ تا سال ۲۰۱۹ بیش از نصف کاهش یافته بود، اما بیماری کوید۱۹ توانست فقر جهانی را تا نیم میلیارد نفر افزایش دهد.
در آوریل سال ۲۰۲۰،سازمان ملل سعی نمود تا به منظور یک اقدام فوری در مقابل این بیماری نوظهور چارچوبی برای پاسخ اقتصادی_اجتماعی به کووید۱۹ صادر کند و از این رو صندوق پاسخگویی و بازیابی دبیرکل سازمان ملل متحد برای همهگیری کووید ۱۹ را ایجاد کرد. بر اساس آمارهای قبل از ظهور همهگیری، بر کسی پوشیده نیست که پیشرفت چشمگیری در زمینه کاهش فقر در بسیاری از کشورها خصوصا در شرق و جنوب شرقی آسیا حاصل شده بود اما به طور مثال در زمان مشابه تا ۴۲درصد از جمعیت در جنوب صحرای آفریقا به زندگی در زیر خط فقر ادامه میدادند که این موضوع حاکی از آن است که برنامههای جهانی حول محور فقرزدایی در همه جای جهان نه به یک اندازه دنبال شده و نه به یک اندازه پیشرفت داشته است.
در نگاه سازمان ملل متحد، فقر، حاصل کمبود درآمد و منابع تولیدی برای تأمین معیشت پایدار است و اشکال آن، شامل گرسنگی، سوء تغذیه، دسترسی محدود به آموزش و سایر خدمات اساسی، تبعیض اجتماعی و انواع محرومیتها و همچنین عدم مشارکت در تصمیمگیریهای خصوصاً اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است.
در سال ۲۰۱۵، بیش از ۷۳۶ میلیون نفر زیر خط فقر (با معیارهای بینالمللی)زندگی می کردند. حدود ۱۰درصد از جمعیت جهان (پیش از همهگیری) همگی در فقر شدید زندگی میکردند به نحوی که این تعداد از افراد در طول زندگی خود، همواره در تلاش بودهاند تا اساسیترین نیازها مانند بهداشت، آموزش و دسترسی به آب اعم از آشامیدنی و غیر از آن و همچنین بهداشت را برآورده نمایند.
طبق آمارهای سازمان ملل متحد، پیش از پاندمی کرونا، به ازای هر ۱۰۰ مردِ بین ۲۵ تا ۳۴ ساله، ۱۲۲ زن از همان گروه سنی در فقر زندگی میکردهاند که این مقایسه آماری در ادبیات جهانی موجب به وجود آمدن اصطلاح Feminisation of poverty یا همان “زنانه شدن فقر” شده است.
این آمارها و این اصطلاح حاکی از وضعیتی است که در آن زنان با افزایش روزافزون فقر در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته مواجهند و حتی کشورهای توسعه یافته در اروپا و امریکا نیز از این دایره مستثنی نیستند.
عدم اشتغال، نابرابری دستمزد در برابر کار یکسان و عدم آموزش کافی برای ورود به بازار کار، نهایتا دلیل شکاف جنسیتی و شیوع فقر بیشتر در میان زنان در سراسر جهان شده است. همچنین از یاد نبریم که مشارکت سیاسی_اجتماعی کمتر زنان نسبت به مردان به مشارکت قانونی کمتر آنها انجامیده و سرنوشت زنان، من حیث المجموع در سراسر جهان، با تصمیمگیریهای عموما مردانه رقم میخورد. همچنین پیش از ظهور ویروس کرونا تخمین زده میشد بیش از ۱۶۰ میلیون کودک در سراسر جهان در فقر مطلق زندگی کنند که البته ظهور ویروس کرونا این وضعیت را تشدید کرد.