نویسنده: پرستو سرمدی
به طرحهایی که خواستار تداوم دورکاری مادران بعد از کرونا هستند خوشبین نیستم و آنها را در راستای حمایت از زنان شاغل نمیدانم و معتقدم نتیجه چنین طرحهایی حذف این زنان از اشتغال و جامعه است. ممکن است در ابتدا این که زنانی که کودکان خردسال دارند، بتوانند دورکاری کنند مثبت به نظر آید. مادری که کودک خردسال دارد، در شرایطی که به دلیل کرونا مهد کودکها هم تعطیل هستند، اگر کمکی برای نگهداری کودکش نداشته باشد، حتی ممکن است که مجبور شود کارش را رها کند، همچنان که طبق آمار تعداد زنان شاغلی که در دوران کرونا بیکار شده اند ۹ برابر مردان است، بنابر این شاید به نظر آید با تداوم دورکاری این مشکل برطرف میشود.
اما در واقع مشکلات از همین جا شروع میشود و احتمالاً زنان شاغل با تبعات منفی زیادی مواجه شوند. اول این که کارفرماها تمایلی به استخدام زنانی که فرزند زیر شش سال دارند پیدا نمیکنند. قرار دادهای خیلی از این زنان احتمالا سر سال آینده تمدید نمیشود. دوم این که به بهانه دورکاری بودن این زنان، با کاهش حقوق و مزایا و حتی قطع بیمه مواجه خواهند شد. سوم این که ارتقا شغلی پیدا نمیکنند و مدیریتها همچنان مردانه میمانند.
و مهمترین مسأله این که تقسیم بندی جنسیتی نقشها تقویت میشود، زن خانهدار، مرد نان آور که مایه اصلی جامعه مردسالار است به قوت خود باقی میماند. نقش مراقبتی همچنان زنانه میماند، زنان همچنان از عرصه عمومی حذف میشوند و بیشتر از گذشته به خانهها رانده میشوند. اگر منظور طرح دورکاری مادران کمک به خانوادهها برای نگهداری فرزندشان است، دورکاری باید شامل پدران هم شود.
پدر و مادر کودکان خردسال میتوانند هر کدام چند روز در هفته دورکاری کنند و باقی روزها سر کار روند و نگهداری از کودک را بین خود تقسیم کنند. به این ترتیب هم از کودکان مراقبت میشود و هم بهای مراقبت از کودکان حذف بیشتر زنان از اشتغال و زندگی اجتماعی نخواهد بود.