به اعتلای کشورمان معتقدیم

حق مادر بر فرزند، از کارنامه تا حساب بانکی

     نویسنده: نسترن فرخه

 

«خرداد ماه رفتم کارنامه پسرم را بگیرم، گفتند فقط به پدرها کارنامه می‌دهیم، همسرم می‌گفت آن روز فقط پدرها را در سالن مدرسه راه می‌دادند، بعد هم این خبر را شنیدم که کارنامه را به پدر یا جد پدری می‌دهند حسابی به هم ریختم، چون همسرم اصلا فرصت ندارد حتی یک خط مشق به پسرم بگوید.»

خبر کوتاه بود، اما همچون برخی دیگر از قوانین و یا مناسبات عرفی که حق محدودی را برای نقش مادر قائل است، احساسات بسیاری از مادران را جریحه دار کرد، مادرانی که دلسوزانه روز و شب دغدغه‌ای جز تحصیل فرزندان خود را ندارند حالا حق گرفتن کارنامه‌ و نتیجه‌ی نهایی زحماتشان از آنها سلب می‌شود، اگر چه این موضوع با تکذیب جدی آموزش و پرورش رو به رو شد. کمی بعد رییس فراکسیون زنان مجلس اعلام کرد «در آیین اجرایی مدارس، عبارت پرونده  و مدارک تحصیلی دانش آموز به ولی یا سرپرست قانونی دانش آموز با تشخیص مدیر مدرسه قید شده است» و به شکلی این موضوع را تایید کرد، همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد که مدارسی وجود دارند که پرونده و کارنامه‌ی تحصیلی دانش آموزان را فقط به پدر دانش آموز تحویل می‌دهدند و حتی در سال‌های قبل هم این روال گاهی وجود داشته است. یکی از مسائل قابل اهمیت که تناقض رفتاری را آشکارتر می‌کند تقدس بخشی به نقش مادر و زن در جامعه و وجود محدودیت‌های اختیار این قشر در برابر مردان و پدران خانواده است، همچون نبود حق ایجاد حساب بانکی یا اجازه‌ی عمل جراحی فرزند توسط مادر که این سال‌ها مورد انتقاد بسیاری از زنان و فعالان این حوزه بوده است که گاهی این تقدس بخشی خود علت اصلی کنار گذاشته شدن زنان و مادران از جامعه بوده است و برای همین برخی با این تقدس بخشی مخالفت جدی به عمل می‌آوردند.

طبق گفته‌های لیلی ارشد فعال حقوق کودک و زنان بر این باور است که : «خیلی از صحبت‌هایی که در رابطه با زنان و مادران مطرح می‌شود در حد حرف و شعار است، یعنی هیچکدام واقعی نیست که موضوعی بسیار تلخ و زشت است، شعار داده می‌شود که زن و مادر قابل احترام هستند و جایگاه ویژه‌ایی دارند ولی آنچه ما می‌بینیم و آنچه کودکان جامعه می‌بینند خلاف آن است».

در برابر اجحاف‌های قابل توجه به نقش مادر، بسیاری از زنان، حس غم و طرد شدگی خود را ابراز می‌کنند و برخی از جزمشان برای جنگیدن در این عرصه صحبت می‌کنند، موضوعی که به شکاف بیشتر بین فرهنگ و قانون کشور بدل شده است، امان الله قرایی مقدم جامعه شناس در مورد این موضوع می‌گوید:« آقایان هنوز مشروعیت خودشان را در حفظ سنت‌های گذشته می‌دانند و با مسائل امروزی ناسازگارند، هنوز پیرو ریش سفیدان هستند و آنچه گذشتگان گفتند را فقط محترم می‌دانند، در حالی که این پیشرفت نیست، بلکه یعنی باید مناسب زمان و مکان حرکت کرد و اگر بخواهیم همچون جوامع توسعه یافته جلو برویم باید از این قوانین پیروی کنیم.»

موضوع تمایز بین زنان و مردان در سیستم آموزشی کشور حتی راه به مفاهیم کتاب درسی دانش آموزان هم رسانده که چندی پیش واکنش‌هایی را در پی داشت و باعث ایجاد تربیت جنسیت زده در بین کودکان خواهد شد، قرایی مقدم با انتقاد از این شرایط و ماجرای اخیر بر این باور است که « اصولا نقش پدر در موفقیت تحصیلی فرزند یک دهم مادر است و این مادر است که از لحظه‌ی تولد فرد، شخصیت بنیادی و اساسی را برای کودک ایجاد می‌کند.»

     جامعه شناس: نقش پدر در موفقیت تحصیلی کودک کم‌تر از مادر است

قرایی مقدم جامعه شناس، با انتقاد از خبرهایی از ماجرای ممنوعیت دریافت کارنامه‌ی دانش آموزان توسط مادرها و تحویل آن به پدر یا جد پدری، می‌گوید: از لحاظ تعلیم و تربیت نقش مادران در پیشرفت تحصیلی فرزندان، بر اساس تحقیقاتی، دو نمره تحصیل کرده‌ها و یک نمره، دیگر مادران، بیشتر از پدرها بوده است، به همین دلیل در جامعه‌ایی که اکنون حدود ۱۵ میلیون زن فارق التحصیل دانشگاهی و ۵۳ و نیم درصد دانشجوی دختر دارد، پس بانوان در سطوح بالای علمی قرار دارند، اما در کنارش چنین مقررات سخیف و کوته بینانه‌ایی را می‌بینیم که امیدوارم هرگز به قانون تبدیل نشود تا به مادری که نقش بسیاری در تحصیل فرزندش دارد بگویند حق گرفتن کارنامه فرزندش را ندارد، توجه داشته باشید که اصولا نقش پدر در موفقیت تحصیلی فرزند یک دهم مادر است و این مادر است که از لحظه‌ی تولد فرد، شخصیت بنیادی و اساسی را برای کودک ایجاد می‌کند.

وی ادامه می‌دهد: بنابراین از لحاظ تعلیم و تربیت و با نگاه جامعه شناسانه، نقش مادر چندین برابر نقش پدر است، بخشی از آن هم به این دلیل است که پدر معمولا بیرون از خانه مشغول کار است، حتی بخش زیادی از آسیب‌هایی که در جامعه می‌بینیم به دلیل نقش بی‌مادری است، چون وقتی مادر نباشد سرپرستی کودک دچار مشکلات جدی می‌شود، پس باید خدمت این کوته اندیشان عرض کنم که دست از این کارهای طالبانی بردارید، اصلا چطور مادر حق ندارد تا کارنامه فرزندش را بگیرد؟ اگر مادر طلاق گرفته باشد، معتاد باشد، فاسد باشد، مسئله چیز دیگری خواهد بود اما اینکه به شکل کلی چنین مسائله‌ای حتی مطرح شود جای بحث دارد، در کنار این موضوع مسائل دیگری هم وجود دارد که اختیارات پدر بیشتر از مادر است.

این جامعه شناس، اضافه می‌کند: در دین ولی فرزند پدر و بعد از آن جد پدری خوانده می‌شود، این یک مسائله‌ی سنتی و فرهنگی است که وجود دارد، جمهوری اسلامی از طرفی به ۵۳ الی ۵۴ درصد دانشجوی دخترش افتخار می‌کند و از طرف دیگر برای همین دانش پژوه و دانشجوهایش محدودیت ایجاد می‌کند و آنها را نادیده می‌گیرد، در مورد زن برخلاف کشورهای توسعه یافته طالبانی فکر می‌کنند، شما در نظر بگیرید که طبق بررسی‌ها هر کجا که چند زنی وجود دارد، زن پست شمرده می‌شود.

قرایی مقدم ضمن اشاره به اینکه باید همیشه قانون چند قدم جلوتر از فرهنگ باشد اما در کشور ما قانون چند قدم عقب‌تر است، ادامه می‌دهد: آقایان هنوز مشروعیت خودشان را در حفظ سنت‌های گذشته می‌دانند و با مسائل امروزی ناسازگارند، هنوز پیرو ریش سفیدان هستند و آنچه گذشتگان گفتند را فقط محترم می‌دانند، در حالی که این پیشرفت نیست، بلکه یعنی باید مناسب زمان و مکان حرکت کرد و اگر بخواهیم همچون جوامع توسعه یافته جلو برویم باید از این قوانین پیروی کنیم، وقتی از توسعه یافتگی صحبت می‌کنیم باید قوانین و مقررات مناسب آن را هم داشته باشیم در صورتی که با قانون هزار سال قبل در یک جامعه مشروعیت سنتی حاکم می‌شود.

وی با اشاره به شکاف بین فرهنگ و قانون کشور می‌گوید: این موضوع کاملا درست است که قوانین و فرهنگ ما در حال شکاف از هم هستند و جامعه در حال قدم گذاشتن به سمت خود مختاری است، یعنی نسل جوان بر اساس عقل و منطق تصمیم می‌گیرد، گذشته نگر نیستند بلکه آینده نگرند، به طور کلی نسل جوان بر این باور است که بر هیچ اندیشه و رسمی حرمت واجب نیست و می‌توان از آن تخطی کرد، البته همیشه بین نسل جوان و گذشته شکاف بوده و همین باعث به وجود آمدن پیشرفت یک جامعه می‌شود، اما توجه داشته باشید که امروز این تفاوت نسلی خیلی بیشتر از گذشته شده ولی آقایان هم از خر شیطان پایین نمی‌آیند، فکر می‌کنند می‌شود با سیستم گذشته جوان‌ها را مدیریت کرد، نمی‌خواهند باور کنند که شرایط تغییر کرده،  البته اگر باور کنند فرو می‌ریزند، در واقع همین اعتراض‌های نسل جوان در سال‌های گذشته گواه همین مسائله بوده است.

     فعال حقوق زنان و کودکان: خلاف آنچه در مورد جایگاه زن در جامعه گفته می‌شود، اتفاق می‌افتد

لیلی ارشد فعال حقوق زنان و کودکان در مورد تضاد شعارهای مربوط به جایگاه والای زنان و مادران در سیستم آموزشی و رفتارها و آموزه‌هایی که خلاف آن را نشان می‌دهد، می‌گوید: خیلی از صحبت‌هایی که در رابطه با زنان و مادران مطرح می‌شود در حد حرف و شعار است، یعنی هیچکدام واقعی نیست که موضوعی بسیار تلخ و زشت است، در مورد سیستم آموزش و پرورش هم موضوع این است که بار اصلی تحصیل کودکان بر عهده‌ی مادران است و به دلیل شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و یا به هر دلیل دیگر پدران فرصت درگیر شدن با تحصیل کودکان و سر زدن مرتب به مدرسه یا ارتباط با معلم و مشاور مدرسه را ندارند.

وی ادامه می‌دهد: شعار داده می‌شود که زن و مادر قابل احترام هستند و جایگاه ویژه‌ایی دارند ولی آنچه ما می‌بینیم و آنچه کودکان می‌بینند خلاف آن است، کودک می‌بیند مادر برای تحصیل او تلاش می‌کند، اما در آخر پدر حق گرفتن نمرات نهایی از مدرسه را ندارد که این یک مسائله‌ی نا عادلانه و نادرست است، مادری که به درس فرزندش رسیدگی کرده، لباسش را آماده کرده، برای مدرسه تغذیه آماده کرده، حق گرفتن کارنامه کودک را ندارد و کودک همه‌ی اینها را می‌بیند.

ارشد با اشاره به موارد دیگر که باعث بی‌اهمیت شدن نقش مادر و زنان جامعه است، می‌گوید: حتی موارد دیگری هم وجود دارد مثل اینکه مادر حق باز کردن حساب بانکی برای فرزندش را ندارد، حق امضا برای عمل جراحی فرزند خودش را ندارد و … اینها از قوانینی است که اختیارات را زن می‌گیرد و قدرت عملش را محدود می‌کند و این قدرت را در اختیار پدران واگذار می‌کند، اما این در حالی است که واقعا در بیشتر موارد همچون ماجرای کارنامه اصلا پدران وقت رسیدگی به این مسائل را ندارند، حتی طبق تجربه‌ی افراد جامعه عدم امکان رسیدگی پدران به تحصیل فرزندان تجربه‌ی امروز نیست و افراد جوان هم به خاطر می‌آورند که رسیدگی مسایل تحصیل بر عهده‌ی مادرانشان بوده، در کودکی وضع آنها هم به همین شکل بوده است، در کنار این فراموش نکنیم جامعه زنان ایران، پویا و با تحصیل آکادمیک هستند که دارای توان تربیت فرزندان خود را دارند و تحصیل کرده‌های بسیاری در آنها وجود دارد، به نظرم چنین مواردی به دلیل نقش مادر در خانه و وجود مشغله‌های موجود برای پدران هرگز به شکل کامل اجرایی نخواهد شد و فقط چنین مسائلی باعث تمسخر می‌شود.

وی با انتقاد از برخی قوانین، ادامه می‌دهد: برخی موارد محدودیت زنان را بیشتر می‌کند مثل اینکه اگر پدری کودکش را مورد آزار قرار دهد معمولا امکان مداخلات قانون برای مادر بسیار کم است، می‌توانم به موردی اشاره کنم که پدر فرزند پسرش را کشت و مادر می‌گفت که همسرش مرتب آنها را تهدید به قتل می‌کرده و مادر برای پیشگیری و کمک که مراجعه می‌کرده از نظر قانونی نمی‌تواسته برای پیشگیری کاری صورت دهد، وقتی یک نفر دچار اختلال روانی و اعتیاد و مشکلات دیگر است چگونه پدری خواهد بود؟ واقعا تعریف پدر چیست؟ باید تمام رفتارهایش در قبال فرزندش را بپذیریم و اجازه دهیم اتفاقات تلخ رقم بخورد؟

این فعال حوزه زنان و کودکان، اضافه می‌کند: بنابراین باید از روش‌های مداخله گرایانه‌ی مددکار اجتماعی کمک بگیریم تا مداخلات موثری در این موارد صورت پذیرد، که خیلی وقت‌ها منتظر حکم قوه قضاییه نمانند زیرا احتمال از دست رفتن وقت و فرصت برای پیگیری و مداخله به وجود می‌آید.

ارشد در پایان با اشاره به اینکه آموزه‌های سیستم آموزشی و فرهنگ کلی جامعه باعث ایجاد تضاد در کودک می‌شود، ادامه می‌دهد: این رفتارهای سیستم آموزش و پرورش باعث به وجود آمدن تضاد در کودک می‌شود، همینکه کودک کاملا مادر را در روند تحصیل کنار خود می‌بیند ولی در پایان سال متوجه می‌شود مادر حق گرفتن کارنامه را ندارد کاملا در او اثر خواهد گذاشت، سال‌های سال است که اغلب مادران کارنامه‌ی فرزندشان را دریافت می‌کنند، اما چرا باید الان چنین تصمیمی گرفته شود، که مادر نه و پدر آری.

Email
چاپ
آخرین اخبار