یادداشتی از سیدحسین مهرآوران، متخصص داخلی و فوق تخصص ریه
از دست رفتن بیمار تخت ۱۲ بخش مراقبتهای ویژه کرونا، به عنوان خاطرهای بسیار تلخ با من مانده است. خانم ۳۸ ساله و مادر دو فرزند با همسری که پیگیرانه در پشت درِ واحد مراقبتهای ویژه مضطرب و جویای احوال عشق زندگیاش بود. تأخیر ۱۰روزه در پیگیری مراقبتهای پزشکی، پیشرفت بیماری را تا به جایی رسانده بود که در ابتدای بستری در اورژانس با تشخیص سندروم زجر تنفسی ناشی از کرونا و درگیری منتشر ریوی پیگیر پذیرش و انتقال او به واحد مراقبتهای ویژه شدیم. اختلال شدید وضعیت اکسیژناسیون بیمار و تقلای تنفسی او بهگونهای بود که باوجود تمامی تمهیدات درمانی و شروع داروهای ضد ویروسی، کورتون و تهویه غیر تهاجمی شرایط بالینی رو به وخامت گذاشت تا ارزیابی جهت کمای مصنوعی و تهویه تهاجمی به گزینهای گریزناپذیر برای امکان تداوم حیات بیمار بدل شود. هرگز آن لحظهها را فراموش نمیکنم که در خصوص خواب مصنوعی با مادر جوان صحبت کردم؛ که با همه دشواری در تنفسش از من درخواست کرد تا با همسرش برای توضیح بیشتر آن امکان درمانی صحبت کنم. ساعتهایی نمیگذرد که زجر تنفسی بیمار شدت پیدا میکند و با اعمال کمای مصنوعی بیمار به دستگاه تنفس مصنوعی متصل میشود؛ روندی که به بهبود شرایط اکسیژناسیون بیمار کمک چندانی نمیکند. از واحد مراقبتهای ویژه خارج شدم و با توضیح شرایط بیمار به همسر نگرانش ضجههای او را به چشم دیدم. تغییرات دستگاه ونتیلاتور کمکی به شرایط بیمار نکرد و قبل از طلوع آفتاب، مادری جوان و یک انسان قربانی دیگر کرونا شد. قربانی سهلانگاری در پیگیری زودتر برای مراقبتهای درمانی، قربانی عدم اعمال محدودیتهای سختگیرانهتر برای حضور در اجتماعات و مکانهای عمومی جهت کنترل بیشتر چرخه انتقال بیماری ویروسی و قربانی عدم تأمین به موقع واکسنهای مورد تأیید جهانی.
اورژانس داخلی مملو از بیمارانِ مستأصل و درماندهای است که در روزهای اخیر و در نتیجه پیک پنجم کرونا به مراکز درمانی هجوم آوردهاند؛ پناه به کادر درمان درهم شکسته، متلاشی و مضمحل از موجهای متوالی و مکرر اخیر. با حدود ۲۰۰ بیمار کرونایی بستری و بیش از ۳۰۰ بیمار سرپایی در هفته اخیر، شرایط پذیرش و بستری بیماران جدید در بیمارستان دشوار است و ساعتها و دقایقی نیست که با خواهشها و گاه گریههای همراهان بیماران بدحال مراجعهکننده به اورژانس برای تسهیل شرایط بستری بیماران آنها مواجه نباشیم. تسریع دیرهنگام روند واکسیناسیون در ماههای اخیر نوشداروی پس از مرگ سهراب برای مردمی است که آوار اندوه و ماتم رهایشان نمیکند. درگذشت ۵۸۸ بیمار مبتلا به کرونا در روزهای گذشته، تلخترین آمار درگذشتگان بیماران کووید در «یک روز» در کشور تاکنون بوده است.
۶۴ساله است و راننده تاکسی. با شروع بیماری، علائم را به حساب سرماخوردگی معمولی گذاشته است و بعد از ۱۱روز با تشدید علائم جسمی و تنگی نفس به اورژانس مراجعه کرده است. روز چهارم بستری است و باوجود دریافت اکسیژن با ماسک با جریان بیش از ۱۵ لیتر در دقیقه سطح اکسیژن خون کمتر از ۸۵ درصد است. بعد از مرور علائم حیاتی و بررسی نتایج آزمایشها درخواست مشاوره جهت انتقال به واحد مراقبهای ویژه را منعکس میکنم تا با نگاه پریشان او مواجه میشوم؛ نگاه بیمار بدحال مبتلا به کرونا آن هنگام که امیدهایش برای بهبودی رنگ میبازد و دیگر خود را رها میکند؛ از تلاش برای بهبودی دست میکشد و تسلیم عواقب شوم بیماری میشود. در چنین لحظههایی همواره تلاش میکنم تا ضمن کمک از گروه روانپزشکی با دقایقی صحبت روحیه از دست رفته بیمار را به او بازگردانم؛ متأسفم که تنها گاهی موفق بودهایم. عصر آن روز بیمار به واحد مراقبتهای ویژه منتقل میشود و در نتیجه وخامت شرایط تنفسی در نیمهشب درمیگذرد. به نگاه پریشان مرد دوباره میاندیشم و دیگربار «فاجعه این روزها» را در ذهن مرور میکنم.
منبع: کانال تلگرام پزشکان و قانون
توجه: مطلب مندرج صرفاً دیدگاه نویسنده است و رسانه آبتاب در قبال آن هیچ موضعی ندارد.