نویسنده: دکتر سعید مسیحا – استاد دانشگاه
من در سال ۱۳۴۶ جهت تحصیل در رشته مورد علاقهام جنگل عازم دانشگاه بینالمللی استانبول شدم که دانشگاهی است که قدمت آن به دوره عثمانی میرسد. در آن هنگام سطح جنگلهای دو کشور دوست و همسایه ترکیه و ایران حدود ۱۸ میلیون هکتار بود، با این تفاوت که ایران وسعت بیش از دو برابر ترکیه دارد. در سال ۱۳۵۴ که پس از اخذ فوق لیسانس به ایران مراجعه کردم این سطح جنگل همچنان حفظ شده بود، اما با اعمال برنامه صحیح مدیریت جنگل در ترکیه مساحت جنگلها اکنون به رقمی حدود ۲۸ میلیون هکتار رسیده است و روز به روز در حال افزایش میباشد در حالی که این رقم در ایران رو به کاهش گذاشته است.
از دید من به عنوان کسی که سالها مقاطع تحصیلی لیسانس تا دکترا را در دانشگاه استانبول گذرانده بودم و مدتی هم در آن دانشگاه مشغول تدریس در این رشته بودهام، علت را در وجود یک الگوی مدیریتی راهبردی برای مدیریت جنگلها در ترکیه میدانم. جدا از این، دانشگاههای ترکیه آموزش اصولیتری به دانشجویان رشتههای جنگل و مرتع و منابع طبیعی خود میدهند. تجربه بنده این بوده است که هنگام اخذ مدرک لیسانس برای مدت دو ماه جهت گذراندن دوره اجباری کارورزی بهصورت شبانهروزی در جنگل تحت آموزش چند استاد و مهندس و مدیر اجرایی قرار گرفتم. سپس فارغالتحصیلان جهت خدمت به عرصههای جنگلی اعزام میشدند و اینطور نبود که بیشتر وقت آنان در پشت میز بگذرد اگر چه رسم بسیار جالب این بود که گزارش دقیقی از تحولات جنگل بهصورت مستمر به مقامات بالاتر ارائه میگردید. پلههای ترقی در ساختار اداری ترکیه از همین عرصهها شروع میشد و پله پله تا مقامات بالاتر ادامه مییافت و این طور نبود که کسی از راه نرسیده بدون گذراندن این پلههای تجربه به مقامات مدیریتی بر کشیده شود. رسیدن به مقام مدیریتی به سابقهای حدود بیست سال نیاز دارد که پنج سال آن مربوط به حضور در عرصههای جنگلی میباشد.
گزارشهای ارسالی به مقامات بالاتر بسیار دقیق و شامل حال تک تک درختان میباشد و در عین حال، واکنش مقامات نیز بسیار جدی و رسیدگی به امور جنگل و تک تک درختان میباشد. این وضعیت باعث میشود که در صورت مثلاً وجود بیماری در یک درخت، با اقدام سریع از سرایت بیماری به سایر درختان و نابودی عرصههای جنگلی جلوگیری میگردد، پیش از آنکه گسترش یابد. ارزش این شیوه مدیریت زمانی روشن میگردد که متوجه میشویم بیماریهای مختلفی به جان جنگلهای هیرکانی و زاگرس ما افتاد و منطقه بسیار وسیعی را تحت تاثیر قرار داد و نابود ساخت. تخریب جنگل دلایل دیگری چون آتشسوزی و بهرهبرداری و قطع غیرقانونی درختان و … نیز دارد ولی همین الگوی مدیریتی در سایر موارد نیز اعمال میگردد. برای نمونه حریق و آتشسوزی را پیش از شیوع بلافاصله مهار میکنند. در صورت گسترش حریق، دولت ناوگان اطفای حریق شامل هواپیما و هلیکوپترهای مجهز و تخصصی را روانه جنگلها میکند تا از سرایت آن جلوگیری کند. در عین حال آتشبُرها نیز پیشاپیش در جنگلها تعبیه شدهاند به ویژه در مناطقی با جنگلهای دارای درختان سوزنیبرگ که زود آتش میگیرند و حدود ۵۲ درصد جنگلهای ترکیه را در بر میگیرد. آتشبُرها حدود ۲۰۰ متر عرض دارند که علاوه بر ممانعت از گسترش آتش، کاربری باربری محصولات جنگلی و انتقال تجهیزات تخصصی را نیز در دل جنگلهای انبوه دارد.
امید دارم این یادداشت کوتاه و خلاصه مورد عنایت رؤسای دانشکدههای منابع طبیعی و مدیران سازمانهای حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی کشور و سایر ارگانهای مربوطه قرار گیرد. اینجانب آمادگی دارم تجربه و علم اندوخته در کشورهای مختلف در طی هفتاد و پنج سال عمر را با علاقمندی تمام به جنگل و سرنوشت منابع طبیعی وطن در خدمت مدیران مربوطه قرار دهم که بیتردید به نفع اکوسیستمهای جنگلی و زیستمحیطی کشور ما و منطقه و نیز توسعه قابل ملاحظه جنگلهای کشور خواهد بود.