زندگینامه

بدرالزمان قریب؛ زنی که زبانی را زنده کرد

آبتاب، بدرالزمان قریب گرکانی، (۱ شهریور ۱۳۰۸ – ۷ مرداد ۱۳۹۹) زبان‌شناس ایرانی است. او تنها زن از اعضای پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چهره ماندگار و مشاور رئیس این فرهنگستان بود.
او در دانشگاه تهران تحصیل کرد. تلمذ نزد استادان برجسته‌ای چون بدیع‌الزمان فروزانفر، ابراهیم پورداود، جلال همایی، احسان یارشاطر، محمد مقدم و خواندن ادبیات پهلوی و اوستا من را به زبان‌های باستانی علاقه‌مند کرد؛ او در این باره می گوید:
“اما خواندن کتابی از [رولاند] کنت استاد آمریکایی بر این کشش و علاقه افزود، البته تشویق استادانم، پورداود و احسان یارشاطر، هم بی‌ثأثیر نبود… زمانی‌که لیسانس ‌می‌گرفتم، مدارک جدیدی از زبان‌های باستانی ایران کشف شد که برایم جذاب بود… دلم ‌می‌خواست به دانشگاه پنسیلوانیا بروم که کنت آنجا تدریس ‌می‌کرد. به آمریکا رفتم و خوشبختانه موفق شدم از آن دانشگاه، که دانشگاهی کاملاً سنتی در رابطه با متون شرقی بود، بورس بگیرم، اما افسوس موقعی به آنجا رسیدم که کنت فوت کرده بود. ولی این شانس را یافتم که از محضر استادان بزرگ دیگر مانند پرفسور مارک درسدن استفاده کنم. ایشان درمورد ادبیات ایران باستان و سانسکریت کار کرده بود و البته سُغدی هم ‌می‌دانست.”
 دکتر قریب بعد از حضورش در دانشگاه تهران کرسی آموزش زبان سغدی را تأسیس کرد و تا زمان بازنشستگی در سال ۱۳۸۱ به آموزش دانشجویان پرداخت. او بر شش زبان باستانی فارسی، اوستایی، فارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی، سکایی و سانسکریت تسلط داشت و سال‌ها این زبان‌ها را درس ‌می‌داد. وقتی هم شروع به تدریس زبان سغدی کرد، منبعی برای آن نداشت، برای همین وسنتره جاتکه که روایت سغدی داستان تولد بودا است را ترجمه کرد. این مجموعه با عنوان «روایتی از تولد بودا» که به‌ صورت کتاب در سال ۱۳۸۴ چاپ شد.
 دکتر قریب از سال ۱۳۷۷ به‌عنوان تنها زن عضو پیوسته‌ی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی انتخاب شد و یک سال بعد مدیر گروه گویش‌شناسی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی شد. فعالیت‌های او بعد از بازنشستگی‌اش در فرهنگستان بیشتر شد و او در سال ۱۳۸۴ مدیر گروه زبان‌های ایرانی و سرپرست طرح فرهنگ واژگان فارسی باستان شد. قریب در سال ۱۳۸۵ به عضویت شورای علمی مرکز دایرهالمعارف اسلامی درآمد و یک سال بعد نیز عضو افتخاری انجمن ایران‌شناسی اروپا شد. او در ماه‌های پایانی عمرش دچار فراموشی شده بود، چیزی یادش نمی‌آمد و کسی را نمی‌شناخت؛ شبیه زبان سغدی شده بود که آن را در ایران زنده کرد. دکتر قریب هفتم مرداد ۱۳۹۹ در تنهایی درگذشت.

سالروز بزرگداشت حکیم خیّام نیشابوری

آبتاب، پرتو آذرخش، نوشت: حکیم خیام نیشابوری در ۲۸ اردیبهشت سال ۶۰۷۰ میترایی دیده به جهان گشود و در سال ۶۱۵۳ میترایی  دیده از جهان فرو بست. خیام نیشابوری یکی از بزرگترین دانشمندان جهان هستی می باشد که رتبه دانش افلاکی این دانشمند عزیز، به مراتب از رتبه ی ادبیات ایشان بخاطر ساده سرایی و جامع بودن؛ بالاتر است و رباعیات ایشان گوشزد جهانیان می باشد.
برجسته ترین شاهکار علمی خیام، اصلاح گاهشماری ایران زمین است که در زمان نظام‌الملک طوسی و سلطان ملک شاه سلجوقی نوشته شد. 
این مرد اندیشمند جهان بشریّت، ابتدا فقه و حدیث و تفسیر خواند و بعد که به خود آمد؛ این سه اصل را کنار گذاشت و فلسفه را مستقیماً به زبان یونانی از یونانیان آموخت. او در کنار فلسفه در دانش نجومی ذوب شد و آموخت آنچه که انسانش آرزوست.
خیام در سال ۶۰۹۸ میترایی، به کمک و دعوت ملکشاه و خواجه نظام الملک به اصفهان رفت و سرپرستی رَصد خانه ی اصفهان را به مدّت ۱۸ سال بر عهده گرفت و در اصفهان اقامت گزید. وی در مدت ۱۸ سال اصلاح تقویم جلالی  را بر عهده گرفت و دقیق ترین و ناب ترین تقویم جهان را هدیه به ایرانیان و جهانیان نمود.
او در طی ۱۸ سال اقامت‌  در اصفهان مهمترین و با ارزش ترین اثر ریاضی خود را به نام اقلیدوس که شرح حال خطوط موازی و نظریه ی نسبت هاست را نیز تدوین کرد. این دانشمند ایرانی به کمک خواجه نظام الملک توسی تأثیر زیادی بر پیشرفت ریاضیات جهانی داشته است.
این ابر دانشمند و اسطوره جهانی پس از مرگ سلطان ملک شاه و خواجه نظام الملک، بی نهایت مورد بی مهری و تهدید قرار گرفت و به مرور زمان به پایتخت سلجوقیان رفت. خیام در آنجا رساله ی نظریات حساب را نوشت. 
در زمان حکیم خیام، به دلیل کشمکش های بسیارِ دینی مذهبی و پیدایش فرقه های گوناگون مذهبی به دانشمندان و فیلسوفان  و خردمندان؛ انگ و اتهام کافر بودن می زدند که خیام بزرگ از آن قائده استثنا نبود. 
امروزه اهل دانش خیام را استاد فلسفه، منطق، صنعت، ریاضی، و متافیزیکمی دانند.

آرامگاه این اندیشمند بزرگ در شهرستان نیشابور در سال ۶۹۸۴ میترایی با معماری زنده یاد استاد نوین ایران زمین هوشنگ سیحون و حسین جودت به زیبایی بازسازی شده است. در ژوئن ۲۰۰۹ میلادی چهارتاق به نام چهاردانشمند نامی ایران به نامهای خیام، زکریّای رازی، ابن سینا و ابوریحان بیرونی را به سبک معماری دوران هخامنشی در ورودی اصلی دفتر سازمان ملل متحد در وِیَن قرار داده اند.
اخیرا سازمان فضایی جهانی حفره ای در کره ی ماه، سیّاره ی کی، در مدار منظومه ی خورشیدی را به نام خیام اسم گذاری شده است.
و در پایان، خوانندگان گرامی مرا به بزرگی خودشان ببخشند چرا که قلم شکسته ی من در حدّ توصیف حکیم خیام بزرگ نبوده و نیست.

جبار باغچه‌بان

آبتاب، جبار باغچه‌بان زاده ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ ایروان و درگذشته ۴ آذر ۱۳۴۵ تهران، بنیانگذار مدارس ناشنوایان است. او بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در تبریز و همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران بود.

وی ابتدا کودکستانی را باعنوان «باغچه اطفال» دایر کرد و به‌ همان خاطر خود را باغچه‌بان نامید. او مدرسه ناشنوایان را در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفت‌های زیاد از جمله رئیس فرهنگ وقت، دکتر محسنی در تبریز دایر کرد. این کلاس جنب باغچه اطفال باغچه‌بان در کوچه انجمن در ساختمان معروف به‌عمارت انجمن تأسیس شد.
باغچه‌بان از سال ۱۳۰۷ با دشواری‌های وسیع چاپ و کلیشه، چاپ کتاب‌های ویژه کودکان را با نقاشی‌هایی که خود می‌کشید آغاز کرد. یکی از کتاب‌های او با عنوان «بابا برفی» توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به‌چاپ رسید و شورای جهانی کتاب کودک آن را به‌عنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرد. ثمین باغچه‌بان، آهنگساز و نویسنده، یکی از فرزندان جبار باغچه‌بان است.
ابتکارهای ویژه باغچه‌بان در آموزش عبارت بودند از:
روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان
آموزش روش حساب ذهنی به‌ناشنوایان
گاهنجار “گاه‌نما” وسیله‌ای برای نشان دادن پستی و بلندی‌های اقیانوس‌ها روی نقشه به‌کودکان
الفبای گویا
گوشی استخوانی یا تلفن گنگ

استاد علی محمدی ترکاشوند

 آبتاب، اساتید نمونه دانشگاه آزاد اسلامی معرفی شدند. علی محمدی ترکاشوند، (دکترای مهندسی کشاورزی-خاکشناسی) استاد دانشکده علوم کشاورزی و صنایع غذایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، یکی از این مفاخر ایران هستند که دارای سوابق علمی و آموزشی ارزشمندی هستند و  تألیفات متعددی دارند.
ایشان علاوه بر دانش علمی در مسئولیتهای اجرایی هم درخشیده اند و دارای سوابق زیر می باشند. 
۱ -معاون دانشکده کشاورزی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، ۱۳۹۶-۱۴۰۱.
۲ -مدیر گروه خاک و علوم زراعی و باغی، دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، ۱۳۹۷-۱۴۰۱.
۳ -رئیس دبیرخانه هیأت اجرایی جذب هیأت علمی استان گیلان، ۱۳۹۳ -۱۳۹۴.
۴ -معاون پژوهش و فن آوری دانشگاه آزاد اسلامی رشت، ۱۳۹۱ -۱۳۹۲.
۵ -مدیرکل پژوهش و فن آوری دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، ۱۳۸۵ -۱۳۹۳.
۶ -مشاور نماینده مردم شریف پاکدشت در مجلس شورای اسلامی در امور محیط زیست، ۱۳۹۸.
۷ -مشاور عالی شهردار چهارباغ، استان البرز، ۱۳۹۶-۱۳۹۷.
۸ -عضو شورای آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، ۱۳۹۸-۱۳۹۹.
۹ -مدیر مسئول مجله Plants Ornamental of Journal با نمایه های ملی و بین المللی و درجه علمی پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ۱۳۸۹-۱۳۹۹.
۱۰ -عضو کمیته پژوهشی صدا و سیمای استان گیلان، ۱۳۸۹.
۱۱ -کارشناس برنامه¬های صدا و سیمای استان گیلان، ۱۳۹۰ -۱۳۹۲.
۱۲ -عضو کمیته پژوهشی منطقه ۱۷ دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۹۱ -۱۳۹۲.
۱۳ -عضو اصلی گروه کارشناسی GIS استان گیلان، معاونت برنامه ریزی استانداری گیلان ۱۳۸۷ -۱۳۹۳.
۱۴ -عضو کمیته پژوهشی مرکز تحقیقات چای کشور، ۱۳۸۷-۱۳۹۳.
۱۵ -کارشناس ارشد شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، ۱۳۸۱-۱۳۷۹.
۱۶ -دبیر همایش بین المللی: ۵th International Conference on Economics, Management and Agriculture Science, ۲۲ July ۲۰۱۵, Anzali, Iran.
۱۷ -ناظر و بازرس عملکرد واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی گیلان، ستاد هماهنگی دانشگاه آزاد اسلامی گیلان، ۱۳۹۱-۱۳۹۳.
۱۸ -عضو کارگروه پژوهش استان گیلان، ۱۳۸۶، ۱۳۸۷، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳.
۱۹ -دبیر کمیته منتخب و کمیته راهبردی دانشکده کشاورزی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم و تحقیقات، ۱۳۹۶-۱۴۰۱.
۲۰ -دبیر شورای آموزشی و پژوهشی دانشکده کشاورزی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم و تحقیقات، ۱۳۹۶-۱۴۰۱.
۲۱ -دبیر شورای پژوهشی واحد رشت، ۱۳۸۶ -۱۳۹۳.
۲۲ -دبیر شورای انتشارات واحد رشت، ۱۳۸۶.-۱۳۹۳.
۲۳ -عضو هیأت مدیره سازمان مردم نهاد (NGO (در سطح ملی (بهره برداری پایدار از منابع آب و خاک کشاورزی) از ۱۳۹۲ تاکنون.
۲۴ -مدیر گروه مصاحبه کننده آزمون دکتری رشته مدیریت منابع خاک در دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۹۶.
۲۵ -عضو کمیته بررسی صلاحیت علمی داوطلبان عضویت مدعو یا هیأت علمی کشاورزی و منابع طبیعی هیأت جذب استان گیلان، ۱۳۹۴ -۱۳۹۳.
۲۶ -عضوکمیته مصاحبه دکتری رشته های علوم و مهندسی خاک، سال های ۱۳۹۴، ۱۳۹۵، ۱۳۹۶، ۱۳۹۷، ۱۳۹۸، ۱۳۹۹، ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ سنجش و نظارت دانشگاه آزاد اسلامی.
۲۷ -نماینده دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در تفاهم نامه مشترک دانشگاه آزاد اسلامی و اداره کل تعاون، ۱۳۸۸.
۲۸ -دبیر کمیته بهره وری و ارتقاء کیفیت دانشگاه آزاد اسلامی رشت، ۱۳۹۱-۱۳۹۰.
۲۹ -عضو شورای بورس واحد رشت، ۱۳۹۲.
۳۰ -عضو کمیته ارتقاء کمیته کشاورزی واحد رشت، ۱۳۹۰-۱۳۸۹.
۳۱ -عضو انجمن علوم خاک ایران
۳۲ -عضو انجمن بین المللی مهندسی محیط زیست.
۳۳ -عضو کمیته برگزاری پنجمین جشنواره علمی و فناوری فکر برتر، پارک علم و فناوری گیلان، ۱۳۹۱.
-۲۹ ،چین، International Conference on Environmental and Agriculture Engineering علمی کمیته عضو- ۳۴ ، ۳۱ جولای ۲۰۱۰. 
۳۵ -عضو کمیته طرح ایجاد فرصتهای شغلی برای دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، ۱۳۸۶.
۳۶ -عضو کمیته برگزاری پنجمین آکادمی تابستانی بین المللی انجمن زبان شناسی ایران، ۱۳۹۱.
۳۷ -عضو کمیته برگزاری دومین همایش ملی هویت دینی در تمدن اسلام و ایران، ۱۳۹۱.
۳۸ -عضو کمیته اجرایی همایش ملی “تحلیل پوششی داده ها”، ۱۳۸۹ دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
۳۹ -عضو کمیته اجرایی همایش ملی “کشاورزی در ایران ۱۴۰۴ ،” سال ۱۳۸۹ دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت با همکاری مجمع تشخیص مصلحت نظام.
۴۰ -دبیر اجرایی همایش منطقه ای “تازه های میکروبیولوژی”، ۱۳۸۹ دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
۴۱ -عضو کمیته داوری انتخاب پژوهشگران استان گیلان، ۱۳۸۹ ستاد هفته پژوهش.
۴۲ -رئیس کمیته اجرایی همایش منطقه ای “مقابله با خشکسالی و بحران آب، ۱۳۸۸ دانشگاه ازاد اسلامی واحد رشت.
۴۳ -عضو کمیته اجرایی همایش منطقه ای “شیمی، مباحث و دستاوردها” در سال ۱۳۸۸، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
۴۴ -دبیر اجرایی همایش منطقه ای زبان و گویش های محلی گیلان، ۱۳۸۷.
۴۵ -مسئول کمیته اجرایی همایش ملی بهره وری: میثاق رابطه دولت، صنعت و دانشگاه در سال ۱۳۸۷، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
۴۶ -عضو کمیته اجرایی همایش منطقه¬ای “ریاضیات و دستاوردهای آن” در سال ۱۳۸۷، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
۴۷ -دبیر اجرایی و عضو کمیته علمی همایش ملی “فن¬آوری¬های نوین در کشاورزی و منابع طبیعی”، ۱۳۸۷ دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
۴۸ -عضو کمیته علمی- اجرایی همایش منطقه ای نقش صنایع مرتبط با بخش کشاورزی در توسعه کشاورزی شمال کشور، سال ۱۳۸۶ پارک علم و فن آوری گیلان.
۴۹ -دبیر اجرایی و عضو کمیته علمی همایش منطقه ای کشاورزی در شمال کشور: موانع، مشکلات و راهکارها، ۱۳۸۶ دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
استاد علی محمدی ترکاشوند، دارای جوایز و تقدیرنامه هایی چون پژوهشگر برتر منطقه ۱۷ دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۱۳۹۱، طرح پژوهشی برتر صدا و سیمای گیلان در جشنواره تولیدات صدا و سیمای کشوری، تبریز، ۱۳۹۳، هیأت علمی برگزیده آموزشی سال ۱۳۸۵ دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، هیأت علمی برگزیده پژوهشی سال ۱۳۸۶ واحد رشت در همایش ربع قرن تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی، پژوهشگر برتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال ۱۳۸۶، پژوهشگر برتر کل دانشگاههای دولتی و غیر دولتی استان گیلان در سال ۱۳۸۷، پژوهشگر برتر کل دانشگاههای دولتی و غیر دولتی استان گیلان در سال ۱۳۸۸، پژوهشگر برتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال ۱۳۸۹، و  پژوهشگر برتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال ۱۳۹۰ هستند. 

محمدرضا لطفی، قلندر تار نوازی ایران

آبتاب، محمدرضا لطفی (زاده ۱۷ دی ۱۳۲۵ گرگان — درگذشته ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ گرگان) موسیقیدان و نوازنده تار است. او به‌مدت پنج سال در هنرستان موسیقی، نزد علی‌اکبر شهنازی و حبیب‌اله صالحی به هنرجویی پرداخت و در دانشکده موسیقی برای تکمیل آموخته‌هایش تحصیل کرد و از نورعلی برومند، عبداله دوامی، سعید هرمزی و دیگر استادان دانشکده بهره‌ها برد.
لطفی در سال ۱۳۴۳ جایزه نخست موسیقیدانان جوان را گرفت و نخستین اثرش دو صفحه گرامافون ردیف‌های دوامی و ناصح پور بود که همراه کتاب دستگاه شور توسط انتشارات گوتنبرگ در سال ۱۳۵۳ منتشر شد.
در جشنواره موسیقی جشن هنر ۱۳۵۴ در شیراز به‌همراه محمدرضا شجریان و ناصر فرهنگ‌فر، به اجرای راست پنجگاه پرداخت که مورد توجه قرارگرفت و در اجرای ردیف آوازی توسط عبداله دوامی، با ساز تار، وی را همراهی کرد.
در سال ۱۳۵۳ به‌عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد و در همین سال همکاری‌اش را با رادیو آغاز کرد و به‌ مدت یک‌ سال و نیم به‌عنوان مدیر گروه موسیقی دانشکده موسیقی هنرهای زیبای تهران به‌کار مشغول شد.
در سال ۱۳۵۴ گروه شیدا را راه‌اندازی کرد و به‌همراه گروه عارف به‌سرپرستی حسین علیزاده، به بازخوانی و اجرای دوباره آثار گذشتگان پرداخت و در سال ۱۳۶۲ کلاس دستگاه‌شناسی و در سال ۱۳۷۳ کلاس شناخت موسیقی را راه‌اندازی کرد.
همچنین کانون موسیقی چاووش را با همکاری علیزاده، مشکاتیان، شکارچی و … ایجاد کرد که در فعالیتی چشمگیر، آثاری از این گروه به‌جای ماند و به‌ گفته بسیاری از استادان بهترین کارهای موسیقی ایران بود. او پس از انحلال چاووش سفرهایی برای کنسرت به ایتالیا، فرانسه و آلمان و در سال ۱۳۶۴ به آمریکا رفت. علاوه بر کنسرت‌های متعدد در سراسر آمریکا، مرکز فرهنگی هنری شیدا را در واشنگتن تأسیس کرد. یکی دیگر از کارهایی که از وی انتشار یافته است، همنوازی‌اش با فرامرز پایور است که سال ها قبل ضبط شد.
محمدرضا لطفی، ۱۴ جلد کتاب سال شیدا و ۱۱ شماره مجله شیدا که حاوی مقالات جالب علمی تخصصی موسیقی است به‌چاپ رساند. وی در معرفی موسیقی ایرانی در خارج از کشور سهم زیادی دارد. او را که قلندر تار نوازی لقب داده‌اند، در ۶۸ سالگی درگذشت و در محله “سبزه مشهد” گرگان و در ملک شخصی‌اش به‌خاک سپرده شد.‌

استاد محمد بهمن‌بیگی

آبتاب، ۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت محمد بهمن‌بیگی است. او ( زاده ۲۶ بهمن ۱۲۹۸ ایل قشقایی — درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ شیراز ) نویسنده و بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری می باشد. 

بهمن‌بیگی دوره کارشناسی حقوق را در سال ۱۳۲۱ به‌پایان رساند و به سمت آموزش عشایر رو آورد و چادر سیاه ویژه آموزش را از سال ۱۳۳۱ برپا کرد. به این شیوه، نخستین آموزگار عشایر ایرانی می‌توانست در هشت ماه از تابستان و زمستان به‌مردم ایلش درس بدهد و آن‌ها را به روزگار خویش آگاه‌تر سازد.

وی توانست به‌کمک دوستانی که با او همراه شدند، برنامه‌ای را با پنج اصل در زمستان ۱۳۳۲ به‌تصویب برساند که طی پیام رسمی به‌ ریاست آموزش و پرورش استان فارس برای اجرا ابلاغ شد. بر پایه برنامه آموزش عشایر باید برای پایه‌های اول تا چهارم مدرسه‌های سیار و برای پایه‌های پنجم تا نهم مدرسه‌های شبانه‌روزی برپا می‌شد. همچنین، باید یک مدرسه تربیت معلم ویژه عشایر برای جذب دانش‌آموزان با مدرک پایان کلاس نهم ساخته می‌شد و گروهی برای نظارت بر مدرسه‌های چادری نیز به‌وجود می‌آمد. اداره این مدرسه‌ها با بهمن‌بیگی و دو ناظر دیگر، بیژن بهادری کشکولی و نادر فرهنگ دره‌شویی، سپرده شد.

اما ازآن‌جا که در میان عشایر نتوانستند افراد باسوادی برای آموزش پیدا کنند، آموزگاران دیپلمه شهری را با وعده استخدام رسمی و فراهم کردن امکانات لازم برای آسایش آنها به سوی ایل کشاندند. اما پس از یک‌سال روشن شد که این آموزگاران نمی‌توانند در میان عشایر زندگی کنند و به‌هنگام کوچ با آنها همراه شوند.

به‌بیان بهمن‌بیگی:”بچه شهری در ایل می‌ترسید و آب می‌شد و سگ زرد را شغال می‌دید.” از این رو، چاره را در آن دید که از خود ایلیاتی‌ها داوطلب بگیرد و آنها را آموزش بدهد و برای آموزگاری آماده سازد.

یکی دیگر از راهکارهایی که باعث پیشرفت کار او شد، دعوت از دولتمردان و اثرگذاران آن زمان برای سفر به آن مناطق بود. نهادی شدن آموزش در عشایر پس از ده سال با حمایت اصل چهار ترومن و پشتیبانی دکتر کریم فاطمی به ثمر رسید. بهمن‌بیگی دانشسرای تربیت معلم عشایری را بنیان‌گذاری کرد و ۲۶ سال سرپرستی آموزش عشایر را به‌عهده داشت.

دوران بازنشستگی محمد بهمن‌بیگی بیشتر به‌ ثبت تجربه‌ها و خاطره‌ها و نظریه‌های او در زندگی و کار با عشایر و آموزش و پرورش گذشته است که حاصل آن چند کتاب در قالب داستان‌هایی گیرا و خواندنی است.

کیومرث صابری پایه‌گذار مؤسسه گل‌آقا

آبتاب، ۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت کیومرث صابری “گل‌آقا” است. او  (زاده ۷ شهریور ۱۳۲۰ فومن — درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ تهران) نویسنده، روزنامه‌نگار و طنزنویس ایرانی است.  

صابری که پایه‌گذار مؤسسه گل‌آقا بود، از دانشگاه تهران فوق لیسانس ادبیات داشت و دوران معلمی، همکار و دوست نزدیک محمدعلی رجایی بود و در مجله توفیق فعالیت می‌کرد.
از سال ۱۳۶۳ به‌نوشتن یادداشت‌های روزانه طنز با نام مستعار «گل آقا» و با عنوان «دوکلمه حرف‌حساب» در محتوای انتقادی با روزنامه اطلاعات همکاری می‌کرد.
در یکم آبان ۱۳۶۹ نخستین شماره هفته‌نامه “گل‌آقا” را با تیراژ صدهزار نسخه و با قیمت ۱۵ تومان منتشر کرد که با نایاب شدن نسخه‌های اولیه، بازنشر شد.
این مجله در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ با زبان طنز و کاریکاتور به‌نقد فضای سیاسی و اجتماعی کشور می‌پرداخت. اما در ۲ آبان ۱۳۸۱ و در دوازدهمین سالگرد انتشار، هم‌زمان با چاپ ۵۴۸مین شماره، تعطیلی هفته‌نامه به‌دلایلی نامعلوم اعلام شد و با چاپ سرمقاله شماره ۵۴۸ که این بار در آن نه شاغلام و غضنفری بود و نه گل‌آقایی، صابری از تصمیم خود برای پایان کار هفته‌نامه خبر داد. 
کیومرث صابری در ۶۳ سالگی  پس از تحمل بیماری سخت درگذشت، در حالی که به اصرار خودش جز چند نفر، کسی از بیماری‌اش خبر نداشت تا دلی آزرده نشود و خاطری اندوهگین نگردد.

تینا ترکمان، دومین دختر برتر جهان

آبتاب، ‏قبلاً ۴ ایرانی از دپارتمان ریاضی محض هاروارد دکترا گرفته بودند. فرشید جمشیدیان (۱۹۸۰)، پیروز وکیلی (۱۹۸۸)، مریم میرزاخانی (۲۰۰۴)، علی اکبر دائمی (۲۰۱۴).

اما دیروز یک اسم به این لیست اضافه شد: تینا ترکمان با موفقیت از تز خود با راهنمایی کورتیس مکمالن، برنده مدال فیلدز، دفاع کرد.

تینا ترکمان که در سال ۹۲ در پنجاه و چهارمین المپیاد جهانی ریاضی، دومین دختر برتر جهان شد، در این هفته با موفقیت از تز خود با راهنمایی کورتیس مکمالن، برنده مدال فیلدز، دفاع کرد.

ترکمان که به گفته خودش علاقمند به درک و مطالعه هندسه و مبحث دینامیک است، از دانشگاه صنعتی شریف فارغ‌التحصیل شده و تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه هاروارد به اتمام رسانده است.

     پایگاه خبری آبتاب (WWW.ABTAAB.IR):

تینا ترکمان کیست؟ | دختری که با دکترای ریاضی هاروارد کنار مریم میرزاخانی ایستاد

او که در سال ۹۲ در پنجاه و چهارمین المپیاد جهانی ریاضی، دومین دختر برتر جهان شد، در این هفته با موفقیت از تز خود با راهنمایی کورتیس مکمالن (برنده مدال فیلدز) دفاع کرد.

۵ ایرانی که از «هاروارد» دکترای ریاضی گرفته‌اند

تا الان غیر از ترکمان ۴ ایرانی دیگر از دپارتمان ریاضی محض هاروارد دکترا گرفته‌اند:

فرشید جمشیدیان (۱۹۸۰)، پیروز وکیلی (۱۹۸۸)، مریم میرزاخانی (۲۰۰۴)، علی اکبر دائمی (۲۰۱۴)

دانشگاه «هاروارد» کجاست و چرا مهم است؟

دانشگاه «هاروارد» یک دانشگاه تحقیقاتی خصوصی و یکی از اعضای هشتگانه «لیگ آیوی» است که در کمبریج، ماساچوست واقع شده‌است. این دانشگاه در سال ۱۶۳۸ تأسیس و در جهت بزرگداشت اولین خیّر آن، روحانی «جان هاروارد»، هاروارد نامیده شد. هاروارد قدیمی‌ترین مؤسسه آموزش عالی در ایالات متحده و از معتبرترین موسسات در جهان است.

کتابخانه دانشگاه هاروارد نه تنها قدیمی‌ترین مجموعه فرهنگی در آمریکا بلکه با شعبات خود، بزرگ‌ترین کتابخانه دنیاست و در حال حاضر دارای ۱۴٬۵۰۰٬۰۰۰ جلد کتاب، رساله و میکروفیلم است. کتابخانه هاروارد، بزرگ‌ترین سیستم کتابخانه دانشگاهی جهان است که شامل ۷۹ کتابخانه منفرد بوده و حدود ۲۰٫۴ میلیون عنوان را در خود جای داده‌است.

در میان رتبه‌بندی‌های کلی، نشریه رتبه‌بندی دانشگاه‌های جهان که رتبه‌بندی شانگ‌های نیز نامیده می‌شود، هر ساله از بدو انتشار تا امروز دانشگاه هاروارد را برترین دانشگاه جهان معرفی کرده و در رتبه‌بندی تایمز از زمان انتشار یعنی سال ۲۰۱۱ تا به امروز رتبه اول را در رتبه‌های جهانی معتبر حفظ کرده است.

علاوه بر این، هاروارد با سرمایه‌گذاری‌های قابل توجه در دانشکده مهندسی خود در سال‌های اخیر، در رتبه سوم مهندسی و فناوری در جهان قرار گرفت.

شاید هرگاه صحبت از یک نخبه ریاضی و یا دانشگاه هاروارد می‌شود، به یاد زنده‌یاد مریم میرزاخانی بیفتیم. میرزاخانی، ریاضی‌دان ایرانی و استاد دانشگاه «استنفورد» بود. او در سال ۲۰۱۴ به دلیل کنش‌گری در زمینه «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضا‌های پیمانه‌ای آن‌ها» برنده مدال فیلدز شد که بالاترین جایزه در ریاضیات است. وی اولین زن و ایرانی برنده مدال فیلدز است.

مریم میرزاخانی کیست؟

مریم میرزاخانی در سال‌های ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ از دبیرستان فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با امتیاز ۴۱ از ۴۲ مدال طلای جهانی گرفت. سال بعد، در المپیاد جهانی ریاضی کانادا میرزاخانی با نمره کامل، رتبه یکم طلای جهانی را به دست آورد. او به همراه رویا بهشتی نخستین دخترانی بودند که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافتند.

مریم میرزاخانی نخستین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. وی نخستین کسی بود که دو سال مدال طلا گرفت و نخستین دانش‌آموز شرکت‌کننده از ایران بود که در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل گرفت.

او سپس به دانشگاه هاروارد رفت و آن‌جا بر سر کلاس‌های کورتیس مک‌مولن (از برندگان جایزه فیلدز) حاضر می‌شد. مک‌مولن، میرزاخانی را در این دوران این‌طور به یاد می‌آورد که بر سر کلاس‌هایش سوال‌های زیادی می‌پرسید و با عجله به فارسی یادداشت برمی‌داشت. او سرانجام در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد و به سرپرستی مک‌مولن دکترا گرفت.

در تیرماه ۱۳۹۶ اعلام شد، میرزاخانی به دلیل ابتلا به سرطان در بیمارستانی در آمریکا بستری شده‌است. او از چهار سال پیش‌تر به سرطان پستان مبتلا بوده و این سرطان به مغز استخوان وی سرایت کرده بود. در نهایت مریم میرزاخانی در ۲۳ تیر ۱۳۹۶ در ۴۰ سالگی در بیمارستانی در کالیفرنیا درگذشت.

زادروز مریم میرزاخانی، بیست و دوم اردیبهشت (دوازدهم ماه می) از سوی اتحادیه بین‌المللی انجمن‌های ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران به عنوان روز جهانی زن در ریاضیات نام‌گذاری شد.

     منبع: ایسنا – عصر ایران

جواد رضایی هنرمند، نوازنده، قلم‌زن، و مسگر اهل افغانستان

به گزارش خبرنگار آبتاب، الهه مهرنیا، جواد رضایی هنرمند، نوازنده، قلم‌زن، و مسگر اهل افغانستان است که علاقه و حرفه اش به هنر صنایع دستی او را به این وادی کشانده است. وی حدود ۱۲ سال است قلم بر مس و برنج زده و توانسته آثار قابل قبولی را روانه بازار کرده است.

مهارت تزئین و کندن نقوش بر روی اشیاء به ویژه مس، نقره، برنج دست آوردهای این هنرمند است. 

یکی از هنرهای بسیار با ارزش جواد رضایی در ساخت طبله بم «بایان» که از جنس مس همراه با قلم زنی بسیار زیبا میپردازد، به یقین میتوان گفت این هنر او شیوه قلمزنی مهارت خاصی و بینظر است.

     پایگاه خبری آبتاب (WWW.ABTAAB.IR):

جواد رضایی متولد ۳ شهریور ۱۳۶۳ میباشد و از سن ۱۸ سالگی نزد پدرش محمد حسین رضایی به مسگری روی آورد و در کنار هنر مسگری به هنر قلم زنی نیز علاقه مند شد و نزد استاد حسن بیکی قلم زنی را آموخت. او بعد از سالیان تجربه در سازمان صنایع دستی نزد استاد رحمان بلون و استاد ناصر اصغر زاده هنر قلم زنی برجسته را گذرانده و سپس هنر قلم زنی پیشرفته را نزد استاد سرکار خانم مریم پاسبان آموخته است و گواهینامه آموزش پیشرفته قلم زنی با رتبه ممتاز را از سازمان صنایع دستی مشهد دریافت نموه است و تا اکنون مشغول به کار هنر قلم زنی و مسگری مشغول میباشد.

همچنین، سالیان سال است که جواد رضایی  به هنر موسیقی روی آورده و به نوازندگی ساز رباب بسیار علاقمند است و آن را می نوازد.

 

مردِ پرتره های ناتمام / روایتی از روزگار به سر آمده میرزا ملکم خان (قسمت ششم)

       محمد شفیعی مقدم – پژوهشگر و روزنامه نگار

       قسمت ششم – روزنامه قانون

سال  ۱۲۹۹ هجری بود و من به فرمان اعلاحضرت به طهران رفته بودم. از یاد نخواهم برد که با آن همه خدمت در آن کنفرانس بزرگ بین‌الملل به جای قدرشناسی و اکرام، از جانب شاهِ قاجار چگونه مورد تمسخر و استهزاء واقع شدم. در سر شام، ناصرالدین‌شاه خطاب به حاضران، ضمن تفقد از یکی از خواجگانِ بد هیبتِ دربار گفت: «عقل این آقا محمد قیصر که طبیعت در خلقت او تقصیر کرده از ملکم خانِ ناظم‌الملک بیشتر است…» از این شاه سبک‌سر و عیاش قجری که در جبران خدمتِ امیرکبیر و مشیرالدوله آن کرده بود، چه جای تعجب است؟ بعدها قضیه امتیازنامه لاتاری _ که موجب عزلم شد _ نمک‌ناشناسی قجرها را صد چندان به من یادآور شد. در همه‌ی آن سال‌های پس از عزل،  باز در تقلا و کوشش بودم چرا «که ایام بیکاری بنده گاهی بهترین وسیله خدمت بوده است.» از نوشتن رساله و ترغیب دولتمردان به اصلاح امور و مراوده با منورالفکران و رجال همفکر دست برنداشتم. با مشورت و همراهی جمال‌الدین اسدآبادی به فکر راه انداختن روزنامه قانون افتادم که برای انتقال افکارم به ایران سخت لازم بود. من که برای تغییر و ساده و روان کردن اسلوب نوشتار فارسی سال‌ها کوشیده بودم، حال این شیوه را در انتشار روزنامه قانون پی می‌گرفتم. این روزنامه فرصت مغتنمی بود برای به حرکت آوردن ساکنان وطن. در کوتاه زمانی نفوذش در طهران به اندازه‌ای فزونی گرفت که دولت و دربار به وحشت افتادند. تردید ندارم این روزنامه با پرداختنش به مسایلی نظیر معیشت عامه، لزوم وفاق با علما، مساله‌ی اختلافات فرقه‌ای، مبارزه با استعمار خارجی و مطالبه‌ی مجلس شورا در برافروختن شعله‌های مشروطه‌طلبی ایرانیان سهم بسیاری داشته.

     پایگاه خبری آبتاب (WWW.ABTAAB.IR):

«اکنون از خون جوانان وطن لاله دمیده.» مردم به خروش آمده اند. از هر در و بامی فریاد مشروطیت بلند است. هر خشتِ خانه‌ی ملت قطره‌ی خونی است؛ چکیده از گلوی آزاده مردی.

میرزا ملکم خان! آه و افسوس که در این هنگامه‌ی به پا خاستن مشروطه خواهی، تو پیرتر از آنی که از حاصل عمرت تمتعی برداری. فصل میوه چینی تو گذشته. عصر ناصری گذشته. عهد مظفری رو نموده. تو اما ایستاده‌ای بر پله‌ی آخر؛ سفارت رم! حالا پرتره‌ها یکی یکی بر دیوار ذهنت نقش می‌بندند. چهره‌ی مردان ترقی ایران را یک به یک از نظر می‌گذرانی. عباس میرزا، قائم مقام، امیرکبیر، میرزا حسین خان سپهسالار… هر یکی شمایلی دارد، بی پیرایه و روشن، نقش‌ها و رنگ‌ها همه تمام وکمال، بی‌هیچ کژی و ناراستی. از تو اما هزار صورت مانده با هزار نقش و رنگ، همه در تاریکی فرورفته و پرگفتگو. گویی این تنها تویی که مقدر شده با هزار صورت و سیما ناتمام بمانی ای دور افتاده از مام وطن!