کابوس کودکی!
آبتاب– فاطمه مهسا کارآموزیان- کار کودک، اغلب به کاری اشاره دارد که کودک را از دوران کودکی و منزلتش محروم کرده و از بعد جسمی، روحی، اجتماعی و عاطفی به او آسیب وارد می کند. کار کودک، ریشه در تاریخ بشریت دارد. کودکان کار، در دوره های مختلف تاریخی به اشکال متفاوتی مورد استثمار قرار […]
آبتاب– فاطمه مهسا کارآموزیان- کار کودک، اغلب به کاری اشاره دارد که کودک را از دوران کودکی و منزلتش محروم کرده و از بعد جسمی، روحی، اجتماعی و عاطفی به او آسیب وارد می کند.
کار کودک، ریشه در تاریخ بشریت دارد. کودکان کار، در دوره های مختلف تاریخی به اشکال متفاوتی مورد استثمار قرار گرفته اند. در واقع، کار کودکان یکی از قدیمی ترین معضلات جامعه جهانی است. در گذشته، بهره گیری از کار کودکان در کشورهای فقیر و در حال توسعه رایج بود، بطوریکه کودکان کمتر از ۱۴ سال در کشاورزی، دستفروشی در خیابان، کارگاههای صنعتی کوچک، معادن و با وقوع انقلاب صنعتی در کارخانه ها به کار گمارده شدند. از فرزندان خانواده های فقیر انتظار می رفت تا در درآمدزایی برای خانواده مشارکت داشته باشند. گاهی اوقات آنها در شیفت های ۱۲ ساعته و در شرایط خطرناک کار می کردند. برای کارفرما، استفاده از کودک بسیار سودآور بود، زیرا دستمزدش بسیار کم بود، او به شرایط سخت کار اعتراض نمی کرد و خبری از اعتصاب نبود.
تاریخ به خاطر دارد که در سال ۱۹۹۰ در انگلستان، میزان درآمد خانواده های فقیر کاهش یافت، زیرا بیش از یک چهارم آنها فرزندان خود را به دلیل بیماری و مرگ از دست دادند. فرزندان پسر برای جبران کسری درآمد خانواده مجبور شدند تا در کارخانه های شیشه سازی و در گرمای زیاد سه شیفت کار کنند -کوره ها برای افزایش تولید همیشه روشن نگه داشته می شدند- و دختران مجبور به تن فروشی بودند. در سال ۱۹۱۰، تخمین زده شد که بیش از دو میلیون کودک کار در ایالات متحده وجود داشت. در همان سال، کودکان هندی برای پرداخت بدهی خانواده مجبور به انجام کار در محیط های خطرناک بودند و گاه مورد استثمار جنسی قرار می گرفتند و شکار قاچاقچیان کودک می شدند.
عبارت قاچاق کودکان، به معنای گرفتن کودک از محیط زندگی خود و شکارشان در وضعیتی آسیب پذیر به منظور بهره برداری از آنان است که در سراسر مرزهای بین المللی و ملی به علت تقاضا برای نیروی کار ارزان قیمت و مطیع، انجام می گیرد. لازم است بدانیم که کودکان طعمه لذیذی برای قاچاقچیان انسان هستند و آنها را به بی رحمانه ترین شکل مورد سوء استفاده قرار می دهند. یکی از بحرانهایی که به این پدیده دامن می زند، وقوع جنگ و درگیری در یک منطقه است. کودکانی که خانواده خود را از دست داده اند و یا هیچ همراهی ندارند؛ شکار جذابی برای قاچاقچیان هستند. این کودکان، در کارگاهها، کارهای خانگی یا کشاورزی، حمل و فروش مواد مخدر، کودک سربازی، و فحشا مورد استثمار قرار می گیرند؛ و گاه حتی خرید و فروش می شوند و سرنوشتی نامعلوم برایشان رقم می خورد. شایان ذکر است که خطر استثمار جنسی اغلب برای کودک دختر بسیار زیاد است، در حالی که پسران ممکن است توسط گروه های مسلح استثمار شوند و یا برای خرده فروشی موادمخدر از آنها سوء استفاده شود و دلیل آن هم این است که کودک در صورت دستگیری توسط پلیس به عنوان یک فروشنده مواد مخدر محکومیت سبک تری به لحاظ قانونی متحمل خواهد شد.
بر اساس گزارش جهانی ۲۰۲۰ سازمان ملل متحد و یونیسف، از هر ۳ قربانی قاچاق انسان، ۱ نفر کودک است. همچنین، بر اساس آمار سازمان بین المللی کار (ILO)، در آغاز سال ۲۰۲۰ تقریباً ۱۶۰ میلیون کودک در جهان به انجام کار اجباری واداشته شدند که معادل یک کودک از هر ۱۰ کودک در سراسر جهان است و متأسفانه، در شرایطی که نقض کامل حقوق کودک اتفاق میوفتد، قاچاقچیان با مصونیت از مجازات قضایی به دلیل نبود قوانین بین المللی یکپارچه همچنان به جنایات خود ادامه می¬دهند.
کار کودک ریشه در فقر، ناامنی غذایی، بی عدالتی اجتماعی، فقدان خدمات دولتی و فقدان اراده سیاسی دارد که منجر به تضییع حقوق اساسی آنها می گردد. علاوه بر فقر، باورهای فرهنگی نیز نقش مهمی در گسترش کار کودکان دارند. در کشورهای در حال توسعه، مردم بر این باورند که کار تأثیر سازنده ای بر شخصیت انسان دارد و موجب افزایش مهارت در کودکان می شود. در این خانواده ها سنتی وجود دارد که بچه ها راه پدر و مادرشان را دنبال می کنند و از سنین پایین یک مهارت شغلی را آموزش می بینند. برخی از باورهای فرهنگی ممکن است به این مفهوم نادرست کمک کنند که آموزش دختران به اندازه آموزش پسران مهم نیست و بنابراین، دختران به انجام کارهای خانگی سوق داده می شوند. در این فرهنگ، والدین حق تصمیم گیری تام برای آموزش و تربیت فرزندان خود دارند. آنها زمانی که می خواهند برای توجیه کار کودک از دین بهره ببرند، اینگونه بیان می کنند که سختکوشی از جمله ارزش های مهم مذهبی است که باید از سنین پایین به کودک آموزش داده شود. آنها معتقدند که کار و ایمان انسان را به خدا نزدیک می کند.
یادآوری می شود که کار اجباری -طبق کنوانسیون ۲۹ سازمان بینالمللی کار- به کاری که بنا بر علایق فردی نباشد و فرد تحت اجبار خارجی اعم از تهدید مجبور به انتخاب آن باشد؛ می گویند. طبق کنوانسیون سازمان بین¬ المللی کار شماره ۱۸۲ (۱۹۹۹)، بدترین اشکال کار کودک بین “اشکال بردگی یا اعمال مشابه بردگی” می¬باشد که لازم است به عنوان یک مسئله فوری حذف شود. سازمان بین المللی کار و یونیسف برای معکوس کردن روند صعودی کار کودکان، خواستار اجرای این موارد شده اند: ۱- حمایت اجتماعی کافی برای همه اقشار جامعه، بویژه کودکان. ۲- ارائه آموزشهای با کیفیت و بازگرداندن همه کودکان به مدرسه. ۳- ایجاد شغل با درآمد مکفی برای بزرگسالان، تا خانواده ها مجبور نباشند برای گذران زندگی به درآمد کار کودکان متوسل شوند. ۴- پایان دادن به هنجارهای مضر جنسیتی و تبعیضهایی که بر کار کودکان تأثیر می گذارد. ۵- سرمایه گذاری در برنامه های حمایت از کودکان، توسعه کشاورزی، ارائه خدمات روستایی، ایجاد زیرساختهای مناسب و معیشت عمومی؛ و همچنین جهت حمایت از کودکان قاچاق راهکارهایی شامل نیاز به شناسایی به موقع قربانیان، قرار دادن آنها در محیطی امن، ارائه خدمات اجتماعی، ارائه خدمات درمانی، ارائه حمایت¬های روانی و بازگشت مجدد آنها به خانواده -در صورتی که به نفع آنها باشد- و بازگرداندن آنها به جامعه؛ توسط مجامع بین المللی ارائه شده است. در همین راستا، روز ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد)، روز جهانی مبارزه با کار کودکان از سوی سازمان بین المللی کار نامیده شده است که هدف از نامگذاری این روز افزایش آگاهی و فعالیت در زمینه جلوگیری از کار کودکان می باشد.
با وجود تمام اقدامات بین المللی و ملی علیه کار کودکان، استدلالهایی به نفع کار کودکان نیز وجود دارند. برخی استدلال می کنند که خانواده های فقیر بدون کمک مالی کودکان حتی فقیرتر خواهند شد. بی پولی آنها را از نیازهای اولیه غذا و سرپناه محروم می کند و بقای خانواده را به مخاطره می اندازد. علاوه بر این، افزایش فقر باعث می شود که کودکان بیشتر مورد سوء استفاده قرار گیرند. حامیان این عقیده اینگونه استدلال می کنند که ایجاد یک محل کار ایمن برای کودکان و اجازه دادن به آنها برای کار در شرایط خاص مفید است و همیشه کار کودکان بد نیست. آنها همچنین تاکید دارند که کار کودک تا زمانی که در امر تحصیل او در مدرسه اخلال ایجاد نکند، بد نیست و به او آسیبی نمی رساند. این افراد که بعضا خود جزو ذینفعان کار کودکان هستند، حامی این ایده می باشند. آنها کار خود را طوری توجیه می کنند که رنگ و بوی خیرخواهانه به خود می گیرد؛ و برای رسیدن به اهداف خود رضایت خانواده ها را در شرایط سخت مالی جلب می کنند. سرپرستان کودک در شرایط سخت معیشتی به غیر اخلاقی بودن این کار هیچ توجهی ندارد و از سوی دیگر، کودک هم درک درستی از کار و عواقب آن ندارد. در این وضعیت بغرنج، کودکان به راحتی قربانی شرایط ناعادلانه شغلی می شوند؛ آنها قدرت ایستادگی در برابر بدرفتاری های کارفرمایان یا سایر کارگران در محیط کار را ندارند. همچنبن، کار کودکان، منجر به محروم کردن آنها از حضور مفید در مدرسه می شود، زیرا با وجود مسئولیت سنگین کار بیرون از فضای آموزشی؛ خطرات جدی متوجه سلامت وی خواهد بود.
متاسفانه، کار کودکان همچنان به عنوان یک مشکل دائمی در جهان امروز نمود دارد. آخرین آمارهای جهانی نشان می دهند که حدود ۱۶۰ میلیون کودک در آغاز سال ۲۰۲۰ مشغول کار بوده اند که از هر ۱۰ کودک در جهان یک نفر را شامل می شود، به عبارتی حدود ۶۳ میلیون دختر و ۹۷ میلیون پسر در سراسر جهان مشغول به کار هستند. تقریباً نیمی از این کودکان حدود ۷۹ میلیون نفر به انجام کارهای خطرناک مشغولند که به طور مستقیم سلامت و امنیت آنها را به خطر می اندازد. در این میان، آفریقا از نظر تعداد کودکان کار کودک با ۷۲ میلیون نفر بالاترین رتبه را دارد. در رتبه دوم، آسیا و اقیانوسیه با وجود ۶۲ میلیون کودک کار قرار دارد. جمعیت کودکان کار باقی مانده، بین قاره آمریکا (۱۱ میلیون)، اروپا و آسیای مرکزی (۶ میلیون) و کشورهای عربی (۱ میلیون) تقسیم شده است که در مجموع، ۵ درصد این کودکان در قاره آمریکا، ۴ درصد در اروپا و آسیای مرکزی و ۳ درصد در کشورهای عربی هستند.
حدود ۷۰ درصد از کودکانی که در سراسر جهان به کار مشغول هستند در مزارع یا سایر بخشهای کشاورزی فعالیت می کنند و این در حالی است که بسیاری از آنها هنوز خردسال هستند. شایان ذکر است که در کشاورزی، کودکان به طور مرتب در معرض مواد شیمیایی و ماشین آلات خطرناک قرار می گیرند و مجبور به انجام کارهای سنگین برای مدت طولانی در دمای شدید هستند. در معادن، آنها ممکن است مجبور شوند در چاه های زیرزمینی عمیق کار کنند، بارهای سنگین حمل کنند و از مواد شیمیایی سمی برای جداسازی مواد معدنی یا فلزات گرانبها از سنگ معدن استفاده کنند. علی رغم تصور رایج که کارهای خانگی محیط ایمن تری برای کودک دارند، اما در حقیقت می تواند به سلامت، امنیت یا روان کودک آسیب جدی برساند. مهم نیست که کار کودک کجا و چگونه اتفاق می افتد، مهم این است که او را از اساسی ترین حقوق خود محروم می کند. اینها تنها تعداد انگشت شماری از خطراتی هستند که کودکان کار با آن مواجه هستند.
اگرچه در طول زمان گامهای مهمی در کاهش نرخ کار کودکان برداشته شده است، و در سالهای اخیر شاهد تغییر در روندهای جهانی بودهایم، اما کار کودکان همچنان پابرجاست و ناشی از همان عوامل تاریخی است. از سوی دیگر، هر کشوری قوانین و مقررات متفاوتی در مورد حداقل سن شروع کار دارد. فقدان اجماع بین المللی در مورد کار کودکان، حدود کار برای آنها را بسیار نامشخص کرده است. بطور نمونه، در ایران، بر اساس ماده ۷۹ قانون کار، به کارگیری افراد کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است.
برای پایان دادن به کار کودکان، اجرای برنامه های حمایت اجتماعی در راستای مبارزه با فقر ضروری بنظر می رسند. ارائه حمایتهای اجتماعی، علاوه بر آنکه یکی از حقوق انسانی افراد در جامعه است؛ یک ابزار قوی برای جلوگیری از کار کودکان در شرایط بحران اقتصادی است. همچنین، مهم است که به نقش زنان در کاهش نرخ فقر در جوامع مختلف و افزایش سطح درآمد خانواده توجه داشته باشیم؛ زیرا سطح سواد و اشتغال مادر برای بهبود کیفیت زندگی کودکان اهمیت دارد. شواهد نشان می دهند که تا زمانی زنان فرصت کسب و کار و درآمد زایی داشته باشند، تمرکز خود را بر روی تغذیه فرزندان و آموزش و پرورش آنان قرار می دهند و به سلامت فرزندان توجه بیشتری دارند. همچنین، ایجاد سیاستهای بینالمللی که رویکردی جامع برای آموزش با کیفیت و رایگان برای همه کودکان از جمله کودکان خانواده های فقیر اتخاذ می کند، الزامی است. سیستم آموزشی دولتی باید پذیرای کودکان کاری که هنوز به مدرسه دسترسی ندارند، باشند. باید مدارس بیشتری ساخته شود، معلمان بیشتری آموزش ببینند و مواد آموزشی بیشتری در دسترس باشد. کودکانی که ترک تحصیل می کنند باید از راهنمایی و حمایت کافی برخوردار باشند و مجددا به مدرسه بازگردانده شوند. امروزه، کارشناسان بر این باورند که رفع معضل فقر را تنها محدود به وظایف دولتها نمیتوان ارزیابی کرد، بلکه حضور سازمان های مردم نهاد که در دهه های اخیر در سطح جهان و ایران فعال شده اند، نیز می توانند زمینه حل بسیاری از مشکلات را در جوامع فراهم کنند.
دردناک است که بگوییم جهان هنوز در مسیر حذف کار کودکان قرار نگرفته است. به امید آنکه روزی شاهد پایان یافتن کار کودکان نه تنها در ایران عزیز بلکه در سرتاسر کره خاکی باشیم.