• درباره ما
  • تماس با ما
logo
  • خانه
  • اخبار
  • حقوقی
  • اجتماعی
  • پرطرفدار
  • محیط زیست
  • بهداشت و سلامت
  • فرهنگ و هنر
  • کتابخانه
  • آرشیو
  • تماس با ما
  • درباره ما
اردیبهشت ۳۱, ۱۴۰۴
  • خانه
  • اخبار
  • حقوقی
  • اجتماعی
  • پرطرفدار
  • محیط زیست
  • بهداشت و سلامت
  • فرهنگ و هنر
  • کتابخانه
  • آرشیو
  • تماس با ما
  • درباره ما

ویلهلم وونت، پدر علم روانشناسی مدرن

آبتاب– ویلهلم وونت (Wilhelm Wundt) مردی است که اغلب به عنوان پدر روانشناسی شناخته می‌شود. چرا وونت؟ افراد دیگری مانند هرمان فون هلمهولتز، گوستاو فچنر و ارنست وبر در تحقیقات اولیه روانشناسی علمی شرکت داشتند، پس چرا آن‌ها را به عنوان پدر روانشناسی معرفی نمی‌کنند؟ وونت به دلیل تشکیل اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی در جهان، که […]

اردیبهشت ۱۲, ۱۴۰۴ | 4 دقیقه خواندن
چاپ خبر

آبتاب– ویلهلم وونت (Wilhelm Wundt) مردی است که اغلب به عنوان پدر روانشناسی شناخته می‌شود. چرا وونت؟ افراد دیگری مانند هرمان فون هلمهولتز، گوستاو فچنر و ارنست وبر در تحقیقات اولیه روانشناسی علمی شرکت داشتند، پس چرا آن‌ها را به عنوان پدر روانشناسی معرفی نمی‌کنند؟

وونت به دلیل تشکیل اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی در جهان، که به عنوان شروع رسمی روانشناسی در جهان شناخته شد، این تمایز را به خود اختصاص داده است.

وونت با تأسیس آزمایشگاهی که از روش‌های علمی برای مطالعه ذهن و رفتار انسان استفاده می‌کرد، روان‌شناسی را از آمیزه‌ای از فلسفه و زیست‌شناسی گرفت و آن را به یک حوزه مطالعاتی منحصربه‌فرد تبدیل کرد.

وونت علاوه بر اینکه روانشناسی را به یک علم جداگانه تبدیل کرد، تعدادی شاگرد نیز داشت که خود روانشناسان تأثیرگذاری شدند. ادوارد بی تیچنر مسئول تأسیس مکتب فکری معروف به ساختارگرایی بود.
جیمز مک کین کتل اولین استاد روانشناسی در ایالات متحده شد و جی استنلی هال اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را در ایالات متحده تأسیس کرد.

زندگی ویلهلم وونت 

ویلهلم وونت یک روانشناس آلمانی بود که اولین آزمایشگاه روانشناسی را در لایپزیگ آلمان در سال ۱۸۷۹ تأسیس کرد. این رویداد به طور گسترده به عنوان تأسیس رسمی روانشناسی به عنوان علمی متمایز از زیست شناسی و فلسفه شناخته می‌شود. وونت در میان تمایزات متعدد اولین کسی بود که خود را روانشناس معرفی کرد.

او اغلب با مکتب فکری معروف به ساختارگرایی مرتبط است، اگرچه این شاگردش ادوارد بی تیچنر بود که واقعاً مسئول شکل‌گیری آن مکتب روان‌شناسی بود. وونت همچنین یک تکنیک تحقیقاتی به نام درون نگری را توسعه داد که در آن ناظران بسیار آموزش دیده محتوای افکار خود را مطالعه و گزارش می‌کردند.

ویلهلم وونت در رشته پزشکی از دانشگاه هایدلبرگ فارغ التحصیل شد. او به طور خلاصه با یوهانس مولر و بعداً با فیزیکدان هرمان فون هلمهولتز به مطالعه پرداخت. گمان می‌رود که کار وونت با این دو فرد تأثیر زیادی بر کار بعدی او در روانشناسی تجربی داشته است.

وونت بعداً اصول روانشناسی فیزیولوژیکی (۱۸۷۴) را نوشت که به ایجاد روش‌های تجربی در تحقیقات روانشناختی کمک کرد. وونت پس از گرفتن سمت در دانشگاه لایپزیگ، اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را در جهان تأسیس کرد.

اگرچه آزمایشگاه روانشناسی دیگری قبلاً وجود داشت، ویلیام جیمز چند سال قبل یک آزمایشگاه در هاروارد تأسیس کرده بود. آزمایشگاه جیمز به جای آزمایش، بر ارائه نمایش‌های آموزشی متمرکز بود. پس از مطالعه با وونت، جی استنلی هال اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی آمریکایی را در دانشگاه جان هاپکینز تأسیس کرد. وونت اغلب با دیدگاه نظری معروف به ساختارگرایی همراه است که شامل توصیف ساختارهایی است که ذهن را تشکیل می‌دهند.

ساختارگرایی به عنوان اولین مکتب فکری در روانشناسی تلقی می‌شود. او معتقد بود که روانشناسی علم تجربه آگاهانه است و ناظران آموزش دیده می‌توانند به طور دقیق افکار، احساسات و عواطف را از طریق فرآیندی به نام درون نگری توصیف کنند.

با این حال، وونت تمایز روشنی بین خود مشاهده روزمره، که به اعتقاد او نادرست است و درون نگری تجربی (که ادراک درونی نیز نامیده می‌شود) قائل شد. به گفته وونت، ادراک درونی شامل یک ناظر آموزش دیده مناسب است که از زمان معرفی یک محرک علاقه آگاه بود.

فرآیند وونت مستلزم آن بود که مشاهده‌گر به شدت از افکار و واکنش‌های خود نسبت به محرک آگاه و توجه داشته باشد و شامل ارائه‌های متعدد محرک بود. البته از آنجایی که این فرآیند بر تفسیر شخصی متکی بود، بسیار ذهنی است. وونت معتقد بود که تغییر سیستماتیک شرایط آزمایش باعث افزایش کلیت مشاهدات می‌شود.

در حالی که وونت معمولاً با ساختارگرایی مرتبط است، در واقع این شاگرد او ادوارد بی تیچنر بود که بر مکتب ساختارگرایی در آمریکا تأثیر گذاشت. بسیاری از مورخان بر این باورند که تیچنر در واقع بسیاری از ایده های اصلی وونت را نادرست معرفی کرده است. در عوض، وونت از دیدگاه خود به عنوان اراده گرایی یاد کرد. در حالی که ساختارگرایی تیچنر شامل تجزیه عناصر برای مطالعه ساختار ذهن بود، بلومنتال (۱۹۷۹) اشاره کرده است که رویکرد وونت در واقع بسیار جامع‌تر بود.

وونت همچنین مجله روانشناسی مطالعات فلسفی را تأسیس کرد. در رتبه‌بندی تأثیرگذارترین روان‌شناسان قرن بیستم در سال ۲۰۰۲، وونت در رتبه ۹۳.۵ قرار گرفت.

ایجاد یک آزمایشگاه روانشناسی، روانشناسی را به یک رشته تحصیلی جداگانه با روش‌ها و سوالات خاص تبدیل کرد. حمایت ویلهلم وونت از روانشناسی تجربی نیز زمینه را برای رفتارگرایی فراهم کرد و بسیاری از روش‌های تجربی او امروزه نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. وونت همچنین شاگردان زیادی داشت که بعدها روانشناسان برجسته‌ای شدند، از جمله ادوارد تیچنر، جیمز مک کین کتل، چارلز اسپیرمن، جی استنلی هال، چارلز جاد و هوگو مانستربرگ.

وونت نه تنها اولین کسی بود که خود را روانشناس معرفی کرد. او همچنین روانشناسی را به عنوان یک رشته رسمی جدا از فلسفه و زیست شناسی تأسیس کرد. در حالی که روش درون‌نگر او با دقت تجربی پژوهش امروزی مطابقت ندارد، تأکید او بر روش‌های تجربی راه را برای آینده روان‌شناسی تجربی هموار کرد.

به لطف کار و مشارکت او، زمینه کاملاً جدیدی ایجاد شد و محققان دیگر را برای کشف و مطالعه ذهن و رفتار انسان الهام بخشید. بدیهی است که قرار نیست همه با این عناوین کلی موافق باشند. چند نفر ممکن است بگویند که فروید پدر روانکاوی است، او شاید یکی از “معروف ترین” چهره‌های آن است.

دیگران ممکن است پیشنهاد کنند که ارسطو پدر واقعی روانشناسی است زیرا او مسئول چارچوب نظری و فلسفی است که در آغازین اولیه روانشناسی نقش داشته است. هنوز دیگران ممکن است استدلال کنند که اولین محققانی مانند هلمهولتز و فچنر به عنوان بنیانگذاران روانشناسی شایسته اعتبار هستند.

مهم نیست که در کدام طرف بحث هستید، یک چیز که به راحتی می توان روی آن توافق کرد این است که همه این افراد تأثیر مهمی بر رشد و توسعه روانشناسی داشتند. در حالی که نظریه‌های هر فرد لزوماً امروز به اندازه‌ای تأثیرگذار نیستند، همه این روان‌شناسان در زمان خودشان مهم بودند و تأثیر عمده‌ای بر چگونگی تبدیل روان‌شناسی به آنچه امروز است داشتند.

برچسب‌ها

روزنامه نگاران هوش مصنوعی کاربرد هوش مصنوعی در خبرنگاری